پایه و اساس ارتباط موفق، توانایی شنیدن واقعی صحبتهای هم بدون «ساختن پاسخی برای مقابله کردن با طرف مقابل در ذهن» است. مایکل باتشا، مددکار اجتماعی و متخصص روابط، میگوید: «اولین قدم برای اینکه شنونده بهتری برای شریک خود باشید، این است که واقعاً گوش کنید تا یاد بگیرید، نه اینکه به فکر پاسخ دادن به طرف مقابل باشید.»
برای اینکه به گوش شنوای بهتری در روابطتان تبدیل شوید به مهارتهایی مثل همدلی، و خلاصهسازی صحبتهای طرف مقابلتان نیاز دارید، ولی از طرف دیگر برای شنونده بهتری بودن لازم است تا گوینده خوبی هم باشید.
گوش دادن فعال در روابط میتواند بسیار موثر باشد. اما چه کسی شنونده خوبی است و چگونه میتوانید ارتباط بهتری با شریک خود برقرار کنید؟
پایه و اساس ارتباط موفق، توانایی شنیدن واقعی صحبتهای هم بدون «ساختن پاسخی برای مقابله کردن با طرف مقابل در ذهن» است. مایکل باتشا، مددکار اجتماعی و متخصص روابط، میگوید: «اولین قدم برای اینکه شنونده بهتری برای شریک خود باشید، این است که واقعاً گوش کنید تا یاد بگیرید، نه اینکه به فکر پاسخ دادن به طرف مقابل باشید.»
تری اوربوچ، روانشناسی که در زمینه زوجها تخصص دارد، میگوید: «آنچه ضروری است بدانید این است که هر گفتگویی دو بخش اساسی دارد: یکی فردی که صحبت میکند و فردی که سعی میکند به طور فعال گوش دهد.» اگر در حال بهبود ارتباط در رابطه خود هستید، ممکن است لازم باشید تا در هر دو، مهارت داشته باشید.
چگونه شنونده بهتری باشیم؟
زبان بدن مهم است
برای اینکه در رابطه شنونده بهتری باشید، میتوانید با شناسایی تمام فرآیندهای موجود در ارتباط شروع کنید.
به عنوان مثال، اوربوچ توضیح میدهد که شما با بدنتان هم گوش میدهید. نحوه حرکت، جایی که نگاه میکنید و طرز نشستن یا ایستادنتان ممکن است نشان دهنده این باشد که چقدر شنونده خوبی هستید.
اگر میخواهید شریکتان احساس کند که به او گوش میدهید، به این موارد توجه کنید:
- برقراری تماس چشمی
- به جلو خم شدن
- دوری از تلفن و سایر عوامل حواسپرتی
- استفاده از حالات چهره اطمینانبخش
تمرکز عنصری کلیدی است
اولین راز اینکه شنونده خوبی باشید این است که بر چیزی که طرف مقابلتان میگوید به صورت دقیق تمرکز کنید. گفتن این مطلب خیلی ساده به نظر میرسد ولی ممکن است اجرا کردنش به اندازه گفتنش آسان نباشد.
به عنوان اولین قدم برای تمرکز کردن روی صحبتهای طرف مقابلتان میتوانید با حذف تمام عوامل حواسپرتی که ممکن است بر توانایی تمرکزتان بر شریکتان تأثیر بگذارد، شروع کنید. اوربوچ میگوید: "این مطلب شامل خاموش کردن کامپیوتر، تلویزیون و بیصدا کردن گوشی میشود."
منتقد درونیتان را کنار بگذارید
درگیرشدن در گفتگو فقط به پاسخ دادن یا نظرات دادن در رابطه با چیزی که شریکتان میگوید، محدود نمیشود.
یکی از مهارتهای مهم در گوش دادن فعال، این است که منتقد درونیتان را خاموش کرده و نقش شنونده را بر عهده بگیرید.
سوزان هیتلر، روانشناس بالینی، میگوید: «منتقدان گوش میدهند تا ثابت کنند حق با آنهاست و طرف مقابل اشتباه میکند.»
از کجا میتوانید متوجه شوید که به شکل منتقدانه گوش میدهید یا شنونده خوبی هستید؟ منتقد معمولاً پاسخ خود را با جملاتی مانند «بله، اما...» یا «میدانم، اما...» شروع میکند. استفاده از بیتفاوتی یا رفتارهای سمی دیگر، نیز ممکن است به نوعی «اما»ی خاموش باشد.
روبرت سولی، روانشناس بالینی، توضیح میدهد: «شنونده باید واکنشهای احساسی و تفسیرهای خودش را مدیریت کند و واقعاً سعی کند اصل چیزی که گوینده میگوید را متوجه شود.»
خلاصهسازی مفید است
اوربوچ میگوید: "خلاصه کردن حرفهای شریکتان به شریکتان این اطمینان میدهد که چیزی که او میخواهد بشنوید را شنیدهاید."
ولی خلاصهسازی خیلی بیشتر از این است که وقتی شریک زندگیتان میگوید" خانه خیلی شلوغ است،" شما هم تکرار کنید: " خانه خیلی شلوغ است".
هیتلر میگوید: «هیچکس دوست ندارد با یک طوطی ازدواج کند.»
خلاصهسازی میتواند شامل افزودن برداشت خود از صحبت شریکتان و اطمینان از صحت آن با شریکتان باشد.
زمانیکه اطلاعات بیشتری در رابطه با آنچه برایتان از صحبتهای طرف مقابلتان شفاف و مشخص نیست، دریافت میکنید، به صورت ضمنی به طرف مقابلتان این پیام را میدهید که به شکلی فعالانه گوش میکنید و در حال فکر کردن در مورد چیزهایی هستید که شنیدهاید.
هیتلر همچنین پیشنهاد میکند به شریک عاطفیتان در مورد آنچه با گفتههای او موافق هستید و آنچه مخالف هستید هم توضیح دهید، تا او به صورت دقیق متوجه این مطلب شود.
پیشفرضها کمک نمیکنند
اوربوچ این کار را «بررسی ادراک» مینامد. علاوه بر درک آنچه شریکتان میگوید، میخواهید مطمئن شوید که احساسات او را نیز درک میکنید.
به عنوان مثال ممکن است فکر کنید شریکتان از شما عصبانی است، در حالیکه ممکن است او فقط هیجانزده یا ناراحت باشد.
میتوانید چنین سئوالی بپرسید: " آیا با توجه به اینکه در روز تعطیل رفتار الف را انجام دادم تو احساس ب را داری؟ " این کار به طرف مقابلتان اجازه میدهد تا جنبههای هیجانی مکالمه و گفتگو را نیز برایتان مشخص و شفاف کند.
همدلی برگ برنده است
باتشا میگوید: «درک نیت شخص، بسیار مؤثرتر از تکنیکهای گوش دادن فعال است.» زوجهایی که در موقعیت سخت باقی میمانند، معمولاً از پذیرفتن دیدگاه طرف مقابل خودداری میکنند.
اینجاست که همدلی وارد میشود. توانایی قرار دادن خود در جای دیگران و درک آنچه در حال تجربه کردنش هستند، میتواند باعث برقراری پیوند قدرتمندی بینتان شود.
در پایان، هدف از شنونده خوب بودن، برقراری ارتباط واقعی با فرد دیگر است. برای رسیدن به چنین جایی، شاید لازم باشد باشد فراتر از شنیدن حرفها بروید و تلاشی برای درک تجربه و دیدگاه او کنید.
چگونه موثرتر صحبت کنیم
زمان مناسبی برای صحبت کردن انتخاب کنید
برای داشتن ارتباط مؤثر، لازم است زمانبندی را در نظر بگیرید. اوربوچ میگوید: «زمانبندی همه چیز است.»
گرچه هیچ زمانبندی بینقص و 100% درستی وجود ندارد، ولی شاید لازم باشد تا مسائل و موضوعات مهم را وقتی در حال انجام کارهای دیگری هستید، پیش نکشید، یا حتی زمانیکه یکی از شما خسته هستید یا روز بدی را از سر گذراندهاید، بحثهای ضروری و مهمی با هم نکنید.
پرسیدن از شریکتان که آیا زمان مناسبی برای صحبت کردن است و احترام به پاسخ او، ممکن است اولین گام برای داشتن یک مکالمه مؤثر باشد.
فقط در مورد یک موضوع صحبت کنید
اگرچه ممکن است چندین چیز برای بحث داشته باشید، بهتر است اگر آنها به هم ربطی ندارند، به صورت جداگانه مطرح شوند.
اوربوچ میگوید: تمرکز بر یک موضوع به این معنی است که «شریک شما میتواند به وضوح به یک مسئله پاسخ دهد و بفهمد چگونه تغییر ایجاد کند.»
احساسهای شریکتان را تایید کنید
چه بخواهید به صحبتهای شریک خود پاسخ دهید یا موضوعی را مطرح کنید، در هر صورت ضروری است که احساساتش را تایید کنید.
تایید احساسهای دیگری ممکن است به شکل درک آنچه او در حال تجربهاش است باشد، حتی اگر موافق نباشید یا نتوانید همذاتپنداری کنید.
قدم بعدی در این زمینه میتواند این باشد که سئوالهای بیشتری در مورد دلائل احتمالی احساسی که در حال تجربه کردنش هستند و شیوهای که میتوانید از او حمایت کنید، باشد. در عین حال شاید دوست داشته باشید درمورد آنچه در ذهنتان میگذرد و احساسی که در مورد همان اتفاق دارید با طرف مقابلتان صحبت کنید و راهی برای رسیدن به توافقی مشترک و ارتباط برقرار کردن با هم پیدا کنید.
استفاده از جملات با ضمیر «من»
وقتی کسی در حین صحبت کردن از کلمه «تو» استفاده میکند، ممکن است شنونده را به حالت دفاعی بکشاند و باعث شود دیگر گوش ندهد.
برای مثال، به جای اینکه بگویید «تو به من بیاحترامی میکنی»، بگویید «وقتی این کار را میکنی، احساس ناخوشایندی دارم.»
استفاده از جملات X، Y و Z
این نوع جملات به معنای اشاره به یک رفتار (X)، در یک موقعیت خاص (Y)، و بیان احساس شما (Z) است.
وقتی از این شیوه استفاده میکنید، شریکتان میتواند درک درستی از داستان شما، احساسهایی که تجربه میکنید و کاری که لازم است انجام دهد، داشته باشد.
برای مثال، میتوانید به شریکتان بگویید: «وقتی به مادرم سلام نمیکنی، احساس عصبانیت و ناامیدی میکنم.» حالا شریکتان میداند که سلام کردن به مادرتان برایتان مهم است.
لینک مقاله:
https://psychcentral.com/relationships/listen-better-in-relationships?utm_source=ReadNext#how-to-be-a-better-speaker