عملکرد دفاعی به این صورت تعریف میشود، هر تلاشی برای دفاع از خود در مقابل حملهای که فرد فکر میکند به او شده است. عملکرد دفاعی سوار سوم از 4 سوار آخرالزمانی است که دکتر جان گاتمن به آن اشاره میکند. در طول سالهای سال تخصص خیلی خوبی روی انواع شیوههای ابراز این رفتار پیدا کردهام، خشم حق به جانب، حمله متقابل، و غرولند کردن.
عملکرد دفاعی بازی تباهیآوری است، ولی میتوانید در آن برنده شوید.
همسرم از اینکه در مورد عملکرد دفاعی مطلبی مینویسم، خیلی خوشحال است. در طول هفته گذشته که درگیر نوشتن این مقاله هستم، دائم زیر لب میخندد. میپرسد، " کی مقالت رو بیرون میدی؟" جواب میدهم، " دقیقا نمیدونم چی بنویسیم" لبخند میزند و میگوید، " کافیه در مورد خودت بنویسی. بلافاصله جبهه میگیرم. دقیقا همین است، معمولا وقتی اوضاع به اینجا میرسد، من گاردم را بالا نگه میدارم و از خودم دفاع میکنم.
عملکرد دفاعی به این صورت تعریف میشود، هر تلاشی برای دفاع از خود در مقابل حملهای که فرد فکر میکند به او شده است. عملکرد دفاعی سوار سوم از 4 سوار آخرالزمانی است که دکتر جان گاتمن به آن اشاره میکند. در طول سالهای سال تخصص خیلی خوبی روی انواع شیوههای ابراز این رفتار پیدا کردهام، خشم حق به جانب، حمله متقابل، و غرولند کردن.
دیروز همه با هم برای خرید به هایپر مارکت بزرگی رفته بودیم تا خرید کل هفته را انجام دهیم. وقتی به خانه رسیدیم، کل خانواده برای انجام کارهای مختلف پخش شدند. بچهها لباسهای شسته شده را جمع کردند، همسرم سراغ کارهای نیمهتمامی رفت که باید انجام میشد. من هم مواد غذایی را کناری گذاشتم، شیر را در یخچال قراردادم و مرغها را درون فریزر گذاشتم.
چند ساعت بعد کل خانواده با هم تصمیم گرفتند تا برای شما مرغ بخوریم و وقتی همسرم رفت تا مرغها را بردارد و برای شام درست کند، متوجه شد آنها را درون فریزر گذاشتم گفت، " اه ... من نمیدونم چرا همیشه انقدر برای گذاشتن وسائل توی فریزر، عجله داری!!" بلافاصله گفتم، " احتمالا منظورت اینه که بابت خرید کردن، حمل کردن، جا دادن تمام وسائل سر جای خودشون ازت ممنونم، نه!!! "
احتمالا اگر متوجه نشدید، ولی به این مطلب خشم حق به جانب میگویند، یعنی حرفهایی که خوشگل و اتو کشیدهای که وقتی از حمله دیگران به خودتان عصبانی هستید به کار میبرید. تقریبا مطمئنم همسرم از بیان کردن آن جملهها اصلا قصدش حمله کردن به من نبود، ولی با وجود نیت خوبش، باز هم حرفی که زد، ماشهچکان عملکرد دفاعیام بود. رفتار حق به جانبم، قطعا رفتاری عادتی و تکانشی بود. برای آشنایی بیشتر در مورد رفتار تکانشی باید بگویم، رفتاری است که بلافاصله به دنبال رد کردن و یا برگرداندن چیزی است که تصور میکنم به سمتم میآید.
شیوه مورد علاقهام برای عملکرد دفاعی، حمله متقابل است. حمله متقابل یک قدم پیشرفتهتر از خشم حق به جانب است. حمله متقابل باعث میشود تا با امتیازی که از طرف میگیریم و او را به نوعی بازنده میکنیم، تعارض شدت بیشتری پیدا کند. هر وقت احساس میکنم مورد حمله قرار گرفتهام، برای اینکه چطوری به همسرم پاسخ بدهم، سریع شروع به فکر کردن میکنم. حمله متقابل هم رفتاری تکانشی است برای محافظت کردن از خودم در مقابل حملهای که همسرم کرده است. ذهنیت پشت حمله متقابل این است که اگر بتوانیم به نوعی اوضاع را بدتر از طرف مقابلم کنم، برنده خواهم شد.
واقعا حسابش از دستم در رفته است که چند بار از حمله متقابل استفاده کردهام: بحثی شروع میشود ..... مثلا یک لیوان شیر روی میز میریزد. احساس میکنم، مورد حمله قرار گرفتهام، بلافاصله حمله متقابل میکنم. همسرم میگوید، " گارد نگیر." با شنیدن این حرف، بیشتر از خودم دفاع میکنم. داد میزنم، او هم داد میزند. من بلندتر داد میزنم، او گریه میکند و من برنده میشوم. ولی در واقع هر دو بازنده شدهایم. در نهایت اصلا در مورد اینکه بحث در مورد چه چیزی بود، هیچ ایدهای نداریم و شیر هم همچنان روی میز ریخته است.
سومین روش نمایش عملکرد دفاعی، عمل کردن مثل یک قربانی بیگناه و به عبارتی خود را به موش مردگی زدن و غرولند و ناله کردن است. این روش، روش بسیار موذیانهای است. عمیقا اعتقاد دارم کسانی که قربانیگری میکنند، خودشان متوجه نیستند، چنین کاری میکنند یا حتی ناله و غرولند کردن را به شکل فداکاری و از خودگذشتگی نشان میدهند. به عنوان مثال به طور کلی دست از انچه میخواهم برمیدارم به این امید که او احساس بدی پیدا کند و چیزی که میخواهم را به من بدهد. " خیلی خوب، باشه، دیگه از این به بعد هیچ وقت بدون اینکه ازت اجازه بگیرم، مرغها را درون فریزر نمیگذارم." ولی همسرم خیلی باهوشتر از این حرفهاست و فقط حرفهایم را نادیده میگیرد.
بیشتر اعتقاد دارم تمایل به قربانیگری عملی عادتی است تا یک رفتار مشخص، ولی خوب همین رفتار عادتی هم میتواند ماشه چکان اتفاقهای زیادی باشد. این وضعیت را در بسیاری از مراجعینم میبینم. به عنوان مثال فردی نگرانیاش را ابراز میکند و سپس زیر گریه میزند و اینطور عنوان میکند که این نگرانی تقصیر او نیست. و در نهایت اوضاع اینطور پیش میرود که فرد شروع به توضیح دادن این نکته میکند که چطور همه چیزها تقصیر اوست. دوباره با یک تکانشگری روبرو هستیم، در این مورد خاص برای اینکه مطمئن شویم هیچ کس بیشتر از خودمان، خودمان را شرمنده نمیکند، دست به این رفتار میزنیم.
عملکرد دفاعی بازی تباهیآور است که میتوان در آن برنده شد. اگر خیانت کردن در حقیقت زیر سئوال بردن اعتماد است، و تحقیر کردن در حقیقت زیر سئوال بردن احترام به یکدیگر، میتوانیم عملکرد دفاعی را زیر سئوال بردن مسئولیتپذیری در نظر بگیریم.
پادزهر این عمل نیز همین است: پذیرش مسئولیت به خاطر نقشی که در مشکل داریم. برای لحظهای به لغت " مسئولیت" فکر کنید.
قابلیت واکنش (Response. Ability)
همه قابلیت واکنشنشان دادن را داریم. شما دست و پا بسته نالهها و غرولندهای تکانههایتان نیستید بلکه میتوانید با مقداری صبر و تحمل بیشتر پاسخی مناسبتر بدهید. کلید این مطلب در در دو چیز نهفته است، اول، آگاهی ازچیزهایی است که به نوعی برایتان مثل ماشهچکان عمل میکنند و دوم درک تفاوت بین انچه شما حمله به خودتان برداشت میکنید، و زمانیکه به صورتی واقعا به شما حمله میشود. لازم است اجازه دهید تا این آگاهی توانایی پاسخگویی و واکنشهایتان را جهت دهد.
در بستر رابطهتان، حتی خیلی خوب است تا از ماشهچکانهای شریک عاطفیتان نیز آگاهی داشته باشید. این آگاهی در نهایت باعث انجام رفتارهایی مسئولانهتر در حین تعارض زناشویی خواهد شد. ( قابل توجه همسرم: وقتی به من میگویی، گارد نگیر، خودش برایم یک ماشهچکان است.)
در طول این ماه 3 سوار از 4 سوار آخرالزمانی را توضیح دادم ولی در مورد دیوارکشی تا سپتامبر صحبت نخواهم کرد، ولی شاید تا آن زمان در مورد رابطه جنسی ویا حساسیت مطلبی نوشتم. ولی از شما میخواهم تا به این موضوع خیلی خوب دقت کنید. در روابط زناشویی به این نتیجه رسیدهام که حضور دو سوار پررنگ از دو سوار دیگر است و با یک ریاضیات ساده میتوان به این نتیجه رسید که هر کدام از زوجین یکی از این سوارکارها را ترجیح میدهد. من عملکرد دفاعی را ترجیح میدهم، شما از کدام سوار آخرالزمانی استفاده میکنید؟
لینک مقاله:
https://www.gottman.com/blog/d-is-for-defensiveness/