• پشتیبانی
  • 09194192929
۱۳۹۸ يکشنبه ۱۴ مهر
تعداد بازدید : 16156

گوش دادن به شیوه واقعیت درمانی

تصاویر دنیای کیفی شامل افراد، مکان‌ها، ایده‌ها و چیزهایی هستند که نیازی از نیازهای بنیادین فرد را که از منظر تئوری انتخاب، عشق و تعلق خاطر، تفریح، قدرت و پیشرفت، بقا و آزادی است را براورده می کنند.
نویسنده: رابرت ووبلدینگ، جان بریکل، توماس بوردینسکی، پاتریشیا رابی
مترجم: فرهاد معمار صادقی
ویراستار: مهدی اسکندری
International Journal of Choice Theory and Reality Therapy: Vol. XXXI, No. 2, spring, 2012

 

تصاویر دنیای کیفی شامل افراد، مکان‌ها، ایده‌ها و چیزهایی هستند که نیازی از نیازهای بنیادین فرد را که از منظر تئوری انتخاب، عشق و تعلق خاطر، تفریح، قدرت و پیشرفت، بقا و آزادی است را براورده می کنند. این محتوی پیچیده را می توان در یک حرف " W " و یا به عبارت بهتر " خواسته " خلاصه نمود. لازمه دستیابی به این جزء، داشتن توجه کافی به خواسته ها، ارزشها و چگونگی ادراک فرد است که می تواند هر کسی از جمله: مراجع، دانش آموز، کارمند، همسر، فرزند، والدین، و یا دوستان باشد. 

 

 

با توجه به اهمیتی ویژه این مطلب، در زیر لیستی از سوالات و تکنیک های گوش دادن فعال که می‌تواند تسهیل کننده برقراری ارتباط به شیوه ای موثر باشد آورده شده است.

  • لطفا به صورت کلی به من بگو از دنیای اطراف خود چه می‌خواهی؟
  • از خانواده، دوستان، شغل، حرفه، جامعه، مذهب، دولت و ... چه می‌خواهی؟
  • توضیح دهید که از خانواده، دوستان، شغل و ... چه چیزهایی دریافت می‌کنید؟
  • به طور دقیق توضیح دهید که از خانواده، دوستان، شغل و ...  چه چیزهایی می‌خواهید که دریافت نمی‌کنید؟
  • چقدر علاقه مندی تا چیزهایی که می خواهی را به دست آوری؟
  • لطفا بگو چه میزان انرژی برای بدست آوردن آن چه می خواهی، دوست داری صرف کنی؟
  • وقتی به دنیای اطراف خود نگاه می‌کنی (خانواده و غیره) چه می بینی؟ توضیح بده آنچه در اطراف خود می بینی از جمله افراد، مکانها، ایده ها، و ... به عنوان فرصتی برای تو هستند و یا مانع تو می‌شوند. از صفتهای مختلف برای توصیف آن چه می بینید استفاده کنید.
  • وقتی خود را در این دنیا تصور می کنی، دقیقا خود را چگونه می‌بینی؟ خود را در انواع روابط از جمله روابط کاری و خانوادگی و ... چگونه می‌بینی؟ دوست داری انواع روابط خود را چگونه ببینی؟ 
  • وضعیت ایده‌الی را که به دنبال آن هستی توصیف کن؟ چه چیزی تو را راضی می کند؟ با چه مسائلی کنار می آیی؟
  • وضعیت بالا را، مجددا با این فرض توصیف کن که 10% در آن پیشرفت داشته ای؟
  • به نظرت باید چه رفتاری از رفتارهای خود را تغییر دهی تا به نتیجه دلخواهت برسی؟
  • یک، دو یا چند موقعیت از زندگی خود را که بر آنها کنترل داری را بیان کن.
  • چند مثال از قسمتهایی از زندگیت بیاور که کنترل کمی بر آنها داری.
  • چه مقدار از وضعیت نامناسبی را که اکنون در زندگی با آن مواجهی را مسئولیت خود می‌دانی؟ چه مقدار خود را مسئول موفقیت کنونی خود می‌دانی؟ چه مقدار در رابطه با  رفتارهای آینده خود، خود را مسئول می دانی؟
  • به نظرت چقدر مسئول رفتارهای دیگران، در خانواده، در محل کار و یا .... هستی؟
  • به نظرت دانستن چه چیزی در رابطه با تو به من کمک می کند که به تو کمک کنم؟
  • آیا چیزی وجود دارد که نباید در مورد آن صحبت کنیم؟
  • در حال حاضر به چه منابعی دسترسی داری: افراد مختلف، چیزها، فرصتها و ...؟
  • تصور کن که یکی از اهداف تمامی مردم جهان فرستادن یک پیغام و یا علامتی به دنیای اطراف تو باشد. با فرستادن چه پیغامی دوست داری با انها ارتباط برقرار کنی؟ چگونه با آنها صحبت کنی؟ چگونه عمل کنی؟
  • به نظرت، کسانی که در اطراف تو زندگی می‌کنند، دقیقا پیغام تو را دریافت می کنند؟ آیا آنها دقیقا منظور تو از پیغامت را همانطور که تو می خواستی دریافت می کنند؟ 
  • آنها دوست دارند چه پیغامی از سمت تو دریافت کنند؟

بسیار بدیهی است که گوش دادن فقط پرسیدن سوالات به صورت مسلسل وار نیست. خلاصه سازی، قاب گیری و مهارتهای مشابه نیز از جمله دیگر ملزومات است. در مقاله دیگری از نویسندگان در سال 2010 آمده است: " به کارگیری فرایند واقعیت درمانی به شکلی موثر، شامل مهارتهایی فراتر از فقط پرسیدن سوالات است. حتی در دوران شکل گیری واقعیت درمانی، گلاسر (1972)، 8 گام را برای واقعیت درمانی ذکر نمود، ولی هیچگاه آن را به پرسیدن یک سری سوالات محدود نکرد."

 

 

موانع دنیای مطلوب برای گوش دادن


محتوای دنیای مطلوب، می تواند باعث افزایش و یا کاهش گوش دادن فعالانه شود. برای آشنایی بیشتر با چگونگی این امر، به مثالهایی که در زیر آورده شده است توجه کنید:

  • اگر فردی در یک مکالمه، به جای تمرکز بر روی محتوای حرفهایی که طرف مقابل می زند، بر مواردی که از نظر خودش مهم است، از جمله تصاویر دنیای مطلوب تمرکز نماید، طبیعی است که قسمتی از حرفهای طرف مقابل را متوجه نشده و پیغام طرف مقابل را اشتباه متوجه شود.
  • در صورت وجود تصاویر متفاوت و گاها متضاد از ارزشها و باورها در دنیای مطلوب فرد با دنیای مطلوب گوینده، شنونده ظاهرا به حرفهای گوینده گوش می کند ولی در واقع توجهی به حرفهای او نداشته و همین مطلب باعث می شود تا متوجه حرفهای نشود.

نمونه ای از موانع گفته شده، می‌توانند مشاورین ترک اعتیاد (کسی که" همه چیز را از قبل شنیده است") باشند. مشاور با مراجعی که در مراحل اولیه بهبود است و اساسا اعتقادی به اثرات منفی سوء مصرف الکل و مواد اطلاعی ندارد، مصاحبه می کند. با توجه به ارزشها و باورهای متضاد موجود در دنیای مطلوب مشاور در مورد زیان بخش بودن سوء مصرف مواد، احتمال دارد که او در این رابطه کاملا اذیت شده و با بی حوصلگی به حرفهای مراجع گوش دهد که نتیجه این امر از بین رفتن رابطه درمانی و عدم توجه به داستان مطرح شده توسط مراجع می باشد و باعث می شود تا مشاور معانی عمیق تری را که مراجع مطرح می کند از دست دهد. پذیرفتن حرفهای شخصی که ارزشها، باورها و یا عقاید متضادی را به شما انتقال می دهد با گشودگی و پذیرش کامل، امری است که به ندرت اتفاق می افتد. انجام چنین کاری علاوه بر یک انتخاب مثبت و همدلانه، یک مهارت است که برای بدست آوردن آن نیاز به تمرین زیادی است.


مثال موردی


بیل برای حل و فصل مشکل اعتیادش به کوکایین، که با افسردگی و مشکلات متعدد در رابطه با سلامتی از جمله، هپاتیت C، آرتروز، بیماری تحلیل مفاصل، و دوز بالای متادون برای ملاقات با مشاور وقت گرفته بود. در مصاحبه اولیه با بیل، مشاور از فرایند WDEP استفاده نمود.

 

  1. " W " بررسی خواسته‌های بیل و کمک به او به منظور مشخص نمودن اهداف برای درمان و برای خود او.
  2. " D " پرسیدن کارهایی که بیل برای رسیدن به اهداف خود نموده است.
  3. " E " تشویق او برای انجام یک خود ارزیابی دقیق از موثر بودن و مناسب بودن رفتارهایش.
  4. " P " تمرکز و تسهیل گری برای اخذ تعهد از بیل برای انجام یک برنامه متعهدانه.

 

 

مشاور به دقت به خواسته های معقول و مثبت بیل که به نوعی با 5 نیاز بنیادین او مرتبط بود گوش داد. آن چه نشان می داد که نیازهای بیل به طور کامل ارضا نمی شوند گفتن این جمله بود که: " مشتاقانه در انتظار بدست آوردن چیزی هستم ". مشاور از سوالات و تکنیکهای مختلف گوش دادن  برای مشخص نمودن منظور بیل از " چیزی " استفاده نمود. شکایت بیل احساس عدم کنترل مناسب در زندگی بود و خواسته او این بود که احساس کنترل بر مصرف مواد و همچنین مراقبتهای مربوط به سلامتی خود را داشته باشد. علاوه بر این بیل گزارش داد که هیچ رابطه ای با دوستان و خانواده خود ندارد. او بسیار تنها بود و دوست داشت تا روابط خود با دیگران را برای داشتن حمایت بیشتر توسعه دهد.
در جلسات بعدی درمان بیل، مشاور به عنوان زمینه بر علاقه بسیار زیاد بیل بر روی" مشتاقانه در انتظار بدست آوردن چیزی هستم ". تمرکز نمود و در همین حال به گوش دادن فعالانه ادامه داد تا پیام های پنهانی مبنی بر سطح فعلی میزان تعهد عمل برای بهبود خودش را در یابد. پنج سطح تعهد را ووبلدینگ به شکل زیر تعریف می‌کند:


A.    " نمی خواهم اینجا باشم، هیچ کاری انجام نمی دهم "
B.    " لذت نتایج ناشی از تغییر را می خواهم، ولی برای آن تلاشی نمی کنم. "
C.    " تلاش خود را می کنم. "
D.    " بهترین خود را انجام می دهم. "
E.    " هرکاری لازم باشد انجام می دهم. "


در ابتدای مراجعه، بیل با سطح تعهد B برای درمان مراجعه نموده بود. او برای داشتن کنترل لازم بر زندگی خود کارهایی انجام می داد اما احساس شکست می کرد و انگیزه کافی برای ادامه ماجرا نداشت. برای اینکه بیل انگیزه لازم را به دست آورد، مشاور تمرکز او را از صحبت در مورد مشکلاتش به سمت صحبت در مورد اهدافش تغییر داد و به این ترتیب سطح تعهد بیل به سطح C ارتقا یافت. در جلسات بعدی، واقعیت درمانگر بیل را تشویق کرد تا خود را متعهد به سطوح بالاتری از تعهد کند تا به این طریق نیازهای بنیادین بیل از طریق رسیدن به خواسته هایش بهتر ارضا شوند. حرکت به سمت سطوح بالاتری از تعهد برای تغییر همیشه به دو چیز بستگی دارد 1) تمایل مراجع برای انتخاب کارهایی در جهت رسیدن به خواسته ها و 2) تمایل برای به انجام رساندن کارهایی که او را به خواسته هایش می رساند.

 

اقدامات بعدی 


در کوتاه مدت به بیل در زمینه های زیر کمک شد:

  1.  ایجاد برنامه ورزشی ثابت، به عنوان مثال استفاده از تردمیل به صورت روزانه (برای ارضا نمودن نیازهای به بقا و نیاز به پیشرفت و قدرت)
  2. تغییر خود‌گویی‌‌های او به صورت " از هر صد تا یکی مثل من است " و داشتن برنامه ای مشخص برای تکرار این عبارت. (برای ارضا نمودن نیاز به پیشرفت و قدرت)
  3. استفاده از دیگر عبارت های تاکیدی می تواند به او کمک کند تا مفهوم ضمنی حاکم بر زندگی اش از " نمی‌توانم " به " می‌توانم " و یا " انتخابهای بی نهایت (یا حداقل چندین انتخاب) دارم " تغییر کند. وقتی عمل خود را تغییر دهیم، چگونگی احساس کردن نیز تغییر می کند، این مطلب بینشی است که تغییرات بیل بر پایه آن انجام می شود. به عنوان مثال اگر انتخاب کرد که در بیمارستان عصبانی شود، مسئولیت اعمال خود را باید بپذیرد. (برای ارضا نمودن نیاز به پیشرفت و قدرت)
  4. جستجو برای یافتن راه های اساسی برای برقراری روابطی مناسب و ارضا کننده به شیوه های مختلف از جمله صحبت با برادر، رفتن به کلیسا، شرکت در برنامه های 12 هفته ای به صورت یک بار درهفته، گرچه در حال حاضر علاقه ای به این برنامه نشان نمی دهد. (برای ارضا نمودن نیاز به عشق و تعلق خاطر و نیاز به تفریح).
  5.  آموزش اولیه مفاهیم تئوری انتخاب، که از آن جمله می توان به آموزش اهمیت روابط در فرایند بهبودی و 5 سطح تعهد که قسمتهایی از فرایند واقعیت درمانی هستند اشاره کرد. (برای ارضا نمودن نیاز به پیشرفت و قدرت)
  6. بحث در رابطه با تصمیماتی که برای انجام کارهای مختلف گرفته و می گیرد و از طرف دیگر کمک به او در جهت گرفتن تصمیمات کوتاه مدت بیشتر برای رسیدن به خواسته ها (برای ارضا نمودن نیاز به آزادی و استقلال).

 

در بلند مدت، بر روی برنامه ریزی و جهت های طولانی مدت تمرکز می شود:

  1. وارد یک رابطه عاطفی شدن (برای ارضا نمودن نیازهای به عشق و تعلق خاطر و تفریح)
  2. گسترش روابط دوستانه و عضویت در یک شبکه اجتماعی (برای ارضا نمودن نیازهای به عشق و تعلق خاطر و تفریح)
  3. کار  برطبق برنامه 12 هفته ای (برای ارضا نمودن نیاز به قدرت و سایر نیازها)
  4. جستجو برای یافتن کار (حداقل نیمه وقت)( برای ارضا نمودن نیاز به قدرت و پیشرفت)
  5. تمرکز بر جنبه های معنوی بهبود، از جمله، هدف نهایی بهبود و چگونگی ادراک او از توانمندی‌های بیشتر خود (برای ارضا نمودن تمامی نیازها)
  6. همزمان با بهبود بیشتر، کمک به او فقط شامل برنامه های پرهیزکارانه می شود. مواردی که در ادامه درمان می بایست به آنها توجه نمود عبارتند از: ثبت یک ساختار قابل پیش بینی و و روتین روزانه، یافتن راه‌هایی برای تعامل بهتر با استرس و اضطراب، داشتن تمایل برای خواندن و نوشتن، برنامه ریزی برای حفظ روند بهبود و درگیری بیشتر در رفتارهای مشارکتی و سودمند (برای ارضا نمودن تمامی نیازها)

 

موفقیت برنامه های کوتاه مدت و بلند مدت عنوان شده در بالا، از طرفی به مهارتهای درمانگر از طرف دیگر به میزان پذیرش و توانایی مراجع بستگی دارد. از آنجا که فرایند مبتنی بر واقعیت درمانی بر شالوده ای از رابطه قرار داده می شود، توجه به برقراری رابطه و کیفیت این ارتباط بسیار ضروری است. با این حال توجه به این نکته بسیار ضروری است که خواست خود مراجع برای تغییر و تمایل برای تلاش نمودن در جهت کسب رفتارهای جدید بسیار مهم می باشد.

 

[کپی برداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت انتخاب بهتر” ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود]

 
captcha
نظر شما پس از تایید نمایش داده خواهد شد.
مشاهده نظرات بیشتر...