امروزه، درمان های شناختی رفتاری الگوی غالب روان درمانی را تشکیل داده و جای درمان های روان کاوی و رفتاری را گرفته اند.
هدف پژوهش حاضر، مقایسه کارآمدی دو مداخله عقلانی-هیجانی-رفتاری و واقعیت درمانی، در افزایش سلامت عمومی بود.
در یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه کنترل، تعـداد 24 دانشجوی افسرده در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل به طورتصادفی گمارده و پرسشنامه سلامت عمومی برروی آنان اجراشد.
پس از اندازه گیری سلامت عمومی در مرحله یک، آزمودنی های دو گروه آزمایشی وارد مداخله گروهی شدند و در مورد آزمودنی های گروه کنترل هیچ اقدامی صورت نگرفت.
گروه آزمایشی اول به مدت 8 جلسه تحت برنامه مداخله گروهی عقلانی-هیجانی-رفتاری و گروه آزمایشی دوم به مدت 9 جلسه تحت برنامه مداخله واقعیت درمانی گروهی قرارگرفت.
مرحله دوم اندازه گیری در دونوبت از طریق پرسشنامه سلامت عمومی بر روی هر سه گروه، یک بار بلافاصله پس از پایان مداخله و باردوم، به عنوان پیگیری، سه ماه پس از اتمام مداخله اجراشد.
نتایج نشان می دهد مداخله های عقلانی-هیجانی-رفتاری و واقعیت درمانی هر دو در افزایش سلامت عمومی کارآمدند اما از این لحاظ تفاوتی با یکدیگر ندارند.