مقدمه: سلامت افراد سازمانی یکی از سیاست هایی است که توسط اغلب سازمان ها پیگیری می شود و درخصوص آن، برنامه ریزی صورت می پذیرد. ارتقاء سلامت روانی افراد در سازمان به بهبود رویه خدمت رسانی، ارتقاء کیفیت خدمات و افزایش رضایت مراجعین و درنهایت، ارتقاء نظم و امنیت عمومی منجر می شود. لذا هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی واقعیت درمانی و معنادرمانی بر تحمل پریشانی، خودکنترلی و انعطاف پذیری شناختی کارکنان ستادفرماندهی ناجا بود.
روش: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی یا نیمه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل) و جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ستادفرماندهی ناجا (حدود 2300 نفر) درسال 1397 بود که به شیوه هدفمند تعداد 60 نفر از کارکنان در دو گروه آزمایش (گروه آزمایش 1 و گروه آزمایش 2 )و یک گروه کنترل به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شدند. شرکت کنندگان با سه پرسشنامه تحمل پریشانی سیمونز و گاهر، خودکنترلی تانجی و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال مورد ارزیابی قرارگرفته و سپس پروتکل های دو رویکرد درمانی (واقعیت درمانی و معنادرمانی) بر روی دو گروه آزمایش اجراشد و بعدازآن، پس آزمون اجرا و با نتایج گروه کنترل مقایسه شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نمرات تأثیر گروه ها (واقعیت درمانی، معنادرمانی و کنترل) در میانگین نمره گروه کنترل با مقدار 59/3 با دو گروه (واقعیت درمانی به مقدار 67/3 و معنادرمانی به مقدار 62/3 )در انعطاف پذیری تفاوت آشکاری داشت. همچنین میانگین نمره گروه کنترل با مقدار 26/4، واقعیت درمانی با مقدار 56/4 و معنادرمانی با مقدار 22/4 در متغیر خودکنترلی نیز با هم متفاوت بود.
نتیجه گیری: نتیجه نتایج نشان داد که تأثیر متغیر واقعیت درمانی بیشتر از معنادرمانی بود؛ لذا از آنجائی که تحمل پریشانی و خودکنترلی جزء مؤلفه های تاب آوری می باشند، تقویت این مقیاس ها، مهارت های جامعه شناختی و روانشناختی کارکنان ازجمله آستانه تحمل کارکنان ستادفرماندهی ناجا را بالا برده و موجب بهبود رویه خدمت رسانی گشته و در آخر موجبات ارتقاء نظم و امنیت انتظامی در جامعه می شود.