ارتباط یک نیاز ذاتی انسانی است. اما برای برخی، ارتباط هیچ وقت جزئی از گزینههای در دسترس یا اولویتهایشان نیست. کودکی که مشتاق دریافت عشق والدین هست را در نظر بگیرید، اما از سوی آنها پس زده شود و مجبور میشود بار ترسها، نیازها و آسیبهایش را خودش به تنهایی به دوش بکشد.
استقلال افراطی میتواند چالش بزرگی برای پیدا کردن روابط شود.
- کودکانی که با والدینشان در دوران کودکی احساس عدم ارتباط عمیق عاطفی نداشتهاند، معمولا در بزرگسای به افرادی تبدیل میشوند که به شکلی افراطی مستقل هستند.
- استقلال افراطی میتواند اعتماد کردن و آسیبپذیر بودن را، حتی در روابط نزدیک، دشوار کند.
- افرادی که به شکلی افراطی مستقل هستند، ممکن است در درخواست کردن برای کمک مشکل داشته باشند و دور خودشان دیوارهایی بکشند تا مانع از نزدیک شدن دیگران شوند.
ارتباط یک نیاز ذاتی انسانی است. اما برای برخی، ارتباط هیچ وقت جزئی از گزینههای در دسترس یا اولویتهایشان نیست. کودکی که مشتاق دریافت عشق والدین هست را در نظر بگیرید، اما از سوی آنها پس زده شود و مجبور میشود بار ترسها، نیازها و آسیبهایش را خودش به تنهایی به دوش بکشد.
در چنین شرایط انزوایی، کودک از همان ابتدا یاد میگیرد خودش منبع آرامش خودش باشد و به تنهایی با مشکلات زندگی دستوپنجه نرم کند، چون شخص دیگری وجود ندارد به او کمک کند. چنین کودکانی وقتی بزرگ میشوندبا چنین ذهنیتی رشد میکنند که دیگران قابل اعتماد نیستند، همه چیز نابود میشود و هر پیوند و رابطه عاطفی با خطر خیانت همراه است. این افراد با تکیه بر خود زنده میمانند و سپس رشد میکنند.
برای این افراد، استقلال مفهومی فراتر از یک انتخاب ساده برای وارد شدن به یک رابطه و بیشتر شبیه به طناب نجاتشان در زندگی است—شیوهای از زندگی که آنها را ایمن نگه داشته است. ولی با این حال وقتی وارد روابط میشوند، ممکن است متوجه شوند که استقلالی که به سختی به دست آوردهاند هم نقطه قوتشان است و هم مانعی برای برقرار کردن ارتباطی واقعی. گرچه استقلال باعث افزایش تابآوری در زندگی میشود، ولی استقلال افراطی مانعی برای برقراری ارتباطی حقیقی و اصیل است که خوداتکایی را به انزوا تبدیل میکند.
در ادامه سه نشانهای که ممکن است نشان دهد استقلال افراطیتان از صمیمیت موردنیازتان دورتان میکند را مرور میکنیم:
1. عدمتمایل به درخواست کمک
استقلال افراطی اغلب بهصورت عدم تمایل شدید برای کمک گرفتن از دیگران خودش را نشان میدهد، که ریشه در ترس از آسیبپذیری دارد. چنین افرادی، خودکفایی را با قدرت یکسان در نظر میگیرند و تکیه بر دیگران میتواند برایشان اعتراف به ضعف یا وابستگی تلقی شود، که هر دو احساس، ممکن است برایشان ناراحتی یا اضطراب به وجود بیاورد.
مطالعهای که در Current Directions in Psychological Science منتشر شده است، نشان میدهد چطور تجربههای بینفردی در اوایل زندگی، رفتارهای روابط بزرگسالی را شکل میدهند. این تحقیق که دههها انجام شده است، نشان میدهد، الگوهای دلبستگی دوران کودکی—مثل پیوندهای ایمن یا ناایمن با مراقبان—روی شیوه تنظیم احساسها، شیوه حل تعارض، و میزان گشودگی در روابط عاشقانه در آینده تأثیر میگذارد. افرادی که در کودکی حمایت بیثباتی را از سمت والدینشان دریافت کردهاند، اغلب خوداتکایی را بهعنوان یک مکانیزم حفاظت از خودشان ایجاد میکنند.
این افراد ممکن است چالشهای عاطفی یا شخصیشان را پیش خودشان نگه دارند و نخواهند باری روی دوش شریک زندگیشان بگذارند، ولی همین مطلب به مرور میتواند باعث افزایش فاصله عاطفی با شریک زندگیشان شود. افرادی که با کمک گرفتن از دیگران یا نشان دادن آسیبپذیری مشکل دارند، اغلب درگیر ناراحتی روانی و احساس تنهایی میشوند.
برای پر کردن شکاف بین استقلال افراطی و ارتباط معنادار، میتوانید قدمهای کوچکی به سمت آسیبپذیری بردارید. یکی از کارهای عملی که میتوانید انجام دهید این است که در موقعیتهای کمخطرتری از دیگران درخواست کمک کنید.
بهعنوان مثال، میتوانید نظر شریک زندگیتان را درباره یک تصمیم شخصی بپرسید، مثلا برنامهریزی برای یک فعالیت آخر هفته با هم یا کمک گرفتن در انجام کارهای خانه. این حرکتهای کوچک این امکان را به وجود میآورد که بتوانید در محیطی امن و حمایتی، تکیه کردن به دیگران را تجربه کنید و به تدریج ادراکتان از تعامل متقابل را بهعنوان جنبهای مثبت از شراکت بازسازی کنید.
با پذیرش آسیبپذیری، میتوانید یاد بگیرید چطور به شریک زندگیتان اعتماد کنید و استقلال افراطی را به یک ارتباط متعادل تبدیل کنید.
2. ایجاد دیواری احساسی برای حفظ فاصله
برای افرادی که درگیر استقلال افراطی هستند، فاصله عاطفی نوعی از محافظت از خودشان به حساب میآید. این افراد باور دارند که عشق در نهایت حتما به ناامیدی و ناکامی ختم میشود، چون از نظرشان هر صمیمیتی به از دست دادن و شکست عاطفی منجر میشود. برای آنها، صمیمیت پیامدهای ناخوشایندی دارد: انسانها میروند، پیوندهای عاطفی از بین میروند، و آنچه زمانی امن به نظر میرسید، در نهایت از بین میرود. به همین دلیل، برای دوری کردن از چنین شرایطی، فقط لحظات "خوب" را به اشتراک میگذارند و مشکلات را پنهان میکنند، چون عمیقا باور دارند در نهایت فقط خودشان هستند که برای خودشان باقی میمانند.
افراد اجتنابی اغلب با سرکوب احساسات و فاصله گرفتن از دیگران به دنبال استقلال هستند. مطالعهای که در سال ۲۰۱۶ در Current Opinion in Psychology منتشر شد، نشان میدهد جهتگیریهای دلبستگی روی واکنش به استرس در روابط تأثیر میگذارد. این مطالعه نشان داد که دلبستگی اجتنابی—که نتیجه رایج تجربه بیثباتی یا نیازهای برآوردهنشده در اوایل زندگی است—باعث میشود افراد در موقعیتهای استرسزا از شریک زندگیشان فاصله بگیرند.
چنین افرادی، صمیمیت را تهدیدی برای استقلالشان میدانند، و همین موضوع باعث میشود تا خوداتکایی را به آسیبپذیری ترجیح بدهند. در واکنش به استرس، این افراد تدافعی عمل میکنند و بهجای درخواست کردن از دیگران برای دریافت حمایت، به دنبال حفظ کنترل هستند.
برای پر کردن این شکاف عاطفی، ضروری است تا باورهای مرتبط با این موضوع که نزدیکی همیشه به ناامیدی و ناکامی ختم میشود، به چالش کشیده شوند. در ادامه چند تکنیک مؤثر برای بازسازی این ذهنیت ارائه شده است:
- تغییر تدریجی باورها: باورهایی که صمیمیت را معادل آسیب یا خیانت میدانند، به تدریج به چالش بکشید. بهجای اینکه به دنبال تغییرهای سریع و یکباره باشید، سعی کنید هر روز به یک تجربه مثبت در رابطهای کیفی و خوب فکر کنید.
- تمرین ارتباط هفتگی با شریک زندگی: یکبار در هفته، بهشکلی عمدی موضوعی معنادار یا آنچه نشاندهنده آسیبپذیریتان است را با شریک زندگیتان به اشتراک بگذارید، مثلا یک داستان شخصی، یک هدف، یا یک نگرانی را با شریکتان مطرح کنید. سپس با خودتان فکر کنید، این شیوه ارتباطی و گشودگی چطور بود و چگونه تجربهای بود. بررسی کنید آیا احساسات غیرمنتظرهای از صمیمیت، آرامش، یا قدردانی را تجربه کردید.
- استفاده از جملات خودشفقتورزانه: اگر ترس از صمیمیت یا ناامیدی و ناکامی بروز کرد، تمرینهای خودشفقتورزی انجام دهید. جملههای خوداطمینانبخشی مثل، «اشکالی ندارد که از صمیمیت، بدون نگرانی از آسیب آینده، لذت ببری » یا «این رابطه، رابطهای خاص و منحصربهفرد است و قرار نیست تکراری از الگوهای گذشته باشد» بنویسید.
با مواجهه با این ترسها و به تدریج گشودهتر بودن، افراد درگیر با استقلال افراطی میتوانند صمیمیت را بهعنوان منبعی از اعتماد و ارتباط تجربه کنند و روابطی متعادلتر و رضایتبخشتر ایجاد کنند.
3. اولویت دادن به تنهایی بر تجربیات مشترک
افراد بسیار مستقل، اغلب حد و مرزهای سفت و سختی را حفظ میکنند که همین مطلب حس خودکفاییشان را تقویت میکند و به ندرت نیازشان به حمایت، مشاوره یا حضور شریک زندگیشان را بیان میکنند. چنین افرادی فعالیتهای فردی را بر تجربیات مشترک ترجیح میدهند و همین مطلب باعث میشود روابطشان را در اولویتهای بعدی قرار دهند. این افراد ممکن است به طور مداوم سرگرمیها، علایق، یا پروژههای فردی را انتخاب کنند و الگویی ایجاد کنند که در آن شریک زندگیشان تنها به طور حاشیهای در زندگیشان دخیل باشد.
علاوه بر این، ایده فداکاری یا سازش ممکن است برای آنها ناخوشایند—یا حتی مزاحم—به نظر برسد، چون این چالشهای مختلف برای تنظیم کردن خودشان با دیگران نیازعمیقشان به استقلال و کنترل را به چالش میکشد. برای چنین افرادی، سازش به جای اینکه بخش طبیعی از رابطه به نظر برسد، تهدیدی برای استقلالشان تلقی میشود. آنها ممکن است در ادغام برنامهها، تنظیم اهداف شخصی، یا حتی ایجاد تغییرات کوچک برای رابطه مقاومت کنند، چون میترسند این اقدامات منجر به وابستگی ناخواسته شود.
برای ایجاد تعادلی سالم بین استقلال و صمیمیت، بهتر است روی تغییرات کوچک اما مؤثر تمرکز کنید. برای اینکار میتوانید موارد زیر را در نظر بگیرید:
- ارتباط باز با شریک زندگی: بهطور شفاف درباره نیازهایتان صحبت کنید و تمایلتان برای تنها بودن و تعهدتان به رابطه را عنوان کنید. این کار به شریک زندگیتان کمک میکند تا متوجه شود تنهایی بودنتان به معنی طرد کردنش نیست بلکه یک ترجیح شخصی است.
- تمایل نشان دادن برای توافقهای گاهبهگاه: با درگیر کردن خودتان در فعالیتهای مشترکی مثل قرارهای منظم یا گذراندن زمان باکیفیت با هم، اعتماد و ارتباط موجود در رابطهتان را تقویت کنید بدون اینکه احساس کنید استقلالتان به خطر افتاده است.
- بیان نیاز به فضای شخصی به شیوهای آرام و بدون حالت دفاعی: این کار باعث درک متقابل میشود و تعادل بین استقلال و تعهد به باهم بودن معنادار را فراهم میکند.
برای داشتن ارتباطی واقعی لازم است تا آسیبپذیری و تعادل را در کنار هم بپذیریم و همین مطلب نشان میدهد، حتی مستقلترین افراد هم میتوانند در گرما و اعتماد یک رابطه به رضایتمندی برسند.
لینک مقاله:
https://www.psychologytoday.com/intl/blog/social-instincts/202501/3-signs-youre-too-independent-to-be-in-a-relationship