برای گذر کردن از تمام آنچه در گذشته اتفاق افتاده است، که شامل افرادی که به شما آسیب رساندهاند هم میشود، ممکن است لازم باشد تا ببینید روی چه چیزی کنترل دارید، مسئولیتپذیر باشید، و روی درسهایی که از اتفاقهای گذشته گرفتهاید تمرکز کنید. کمک گرفتن از منبع حرفهای هم بسیار مهم و ضروری است.
برای گذر کردن از تمام آنچه در گذشته اتفاق افتاده است، که شامل افرادی که به شما آسیب رساندهاند هم میشود، ممکن است لازم باشد تا ببینید روی چه چیزی کنترل دارید، مسئولیتپذیر باشید، و روی درسهایی که از اتفاقهای گذشته گرفتهاید تمرکز کنید. کمک گرفتن از منبع حرفهای هم بسیار مهم و ضروری است.
بیشتر افراد در مقطعی از زندگی با این سوال روبرو بودهاند که چگونه میتوانند از گذشتهای دردناک جدا شوند. داشتن این احساس که دردهای احساسی فعلیتان به شکلی به تجربههای گذشتهتان ارتباط دارد، کاملا طبیعی است، ولی حتی اگر تجربههای گذشتهتان هم باعث این درد شده باشد، رهایی از گذشته و تجربههای مربوط به آن با تمرکز روی آنچه امروز در حال جریان است، شروع میشود.
چگونگی پشت سر گذاشتن گذشته ممکن است برای افراد مختلف معنای متفاوتی داشته باشد و از طرف دیگر با توجه به شرایط فرد هم تغییر کند.
ممکن است با چنین برداشتی داشته باشید که رها کردن یعنی بتوانید اتفاقات یا افراد مربوط به تجربههای گذشته را بدون احساس درد مربوط به آنها به یاد بیاورید یا شاید فکر میکنید که باید همه چیز را به یکباره و یکجا فراموش کنید، یا ممکن است برایتان به این معنی باشد که علیرغم اینکه فراموش نکردهاید یا نبخشیدهاید، باز هم از آن جدا شوید و قدمی به سمت جلو در زندگی بردارید.
جدا شدن از گذشته و عبور کردن از آن هر معنایی برایتان داشته باشد، همیشه امکان رها شدن از چیزهایی روی قلب و ذهنتان سنگینی میکند، وجود دارد. نکته مهم این است که بدانید میتوانید از زخمهای گذشته بهبود پیدا کنید و نکاتی که در ادامه برایتان آوردهایم، میتواند در این مسیر مفید باشد.

1. بررسی کنید آیا با این درد راحت هستید
گاهی اوقات وقتی مدت زمان زیادی از آسیب گذشته است، و سالهاست بابتش درد میکشید، ممکن است به این درد هیجانی عادت کرده باشید. در چنین شرایطی ممکن است این درد برایتان به دردی امن و آشنا تبدیل شده باشد و یا حتی بخشی از هویتتان شده باشد. شاید حتی عصبانی ماندن از آن شخص به نوعی به نفعتان باشد، چون باعث میشود تا بتوانید فاصله ایجاد شده با آن شخص را حفظ کنید.
دور شدن از چیزهایی که مدتها از نظر احساسی درگیرش بودهاید یا به آنها فکر کردهاید، ممکن است برایتان ناراحتکننده باشد، اما بهبود پیدا کردن، شادی و آرامش ذهن ممکن است فقط پس از رها کردن درد برایتان به وجود بیاید.
این مطلب ممکن است در مورد همه صدق نکند ولی پاسخ دادن به سئوال " چرا نمیتوانم این ماجرا را پشت سر بگذارم؟" ممکن است کمکتان کند تا عبور کردن از گذشته را شروع کنید:
- آیا مزایای جانبی وجود دارد که باعث شود تا روی چیزهایی که آزارتان میدهند، تمرکز نکنید؟
- آیا فکر کردن به گذشته باعث شده تا از امتحان کردن روابط یا موقعیتهای جدید خودداری کنید؟
- آیا از رویارویی و حل و فصل کردن دردهای احساسی دوری میکنید چون برای این کار باید با آنها مواجه شوید؟
- اگر گذشته را به حال خودش رها کنید و از آن عبور کنید، زندگیتان چه شکلی خواهد شد؟
- اگر نقش دیگری در آن موقعیت بپذیرید، چه اتفاقی میافتد؟
2. سعی کنید احساساتتان را بیان کنید
گاهی برای بهبود پیدا کردن، ابتدا لازم است تا آن را احساس کنید. خود خوری کردن و سرکوب کردن احساسات و افکار میتواند در طولانی مدت برایتان آسیبزا باشد و عبور کردن از گذشته را سختتر کند، به خصوص اگر معمولا به آنچه در گذشته برایتان اتفاق افتاده است و آسیبی که دیدهاید، فکر کنید.
نشخوارکردن به افکار منفی مربوط به اتفاقهای تلخ گذشته، ممکن است روی خلق، رابطهها، و حتی توانایی کارکرد مفید و خلاقیتتان در زمان حال تاثیر بگذارد.
بهتر است روشهای دیگری برای ابراز سالم هیجانهایتان پیدا کنید چون، رهایی پیدا کردن از زیر بار هیجانها ممکن است به توقف نشخوارهای فکری کمک کند.
خودتان را درگیر فعالیتهایی کنید که برایتان فضای مفیدی به منظور عبور کردن از گذشته به وجود بیاورد. به عنوان مثال:
- ژورنال نویسی را امتحان کنید
- نامهای به شخصی که به شما آسیب زده است بنویسید(ارسال نامه اختیاری است)
- اگر نوشتن برایتان سخت است، دردهای هیجانیتان را از طریق هنر یا بازی کردن ابراز کنید.
- یک دوست مطمئن، عضوی از خانواده یا درمانگر معتمدی برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و احساساتتان پیدا کنید.
3. مسئولیتپذیر باشید
پذیرش مسئولیت به معنی سرزنش کردن خودتان برای اتفاقات گذشته نیست. بلکه پذیرفتن مسئولیت بیشتر به معنای درک میزان انرژیای است که صرف یادآوری و احساس چیزهایی میکنید که دیگر ربطی به زندگی کنونیتان ندارند و اینکه انتخاب میکنید تا توجهتان را به کجا معطوف میکنید.
زمانیکه به درد هیجانی، ناراحتی و حاطرههای آسیبزای گذشتهتان میچسبید، در حقیقت به صورتی دائمی آن تجربه دردناک را مجددا زندگی میکنید و همین باعث میشود تا در گذشته گیر کنید بدون اینکه بتوانید تغییرش دهید.
پذیرش مسئولیت، همچنین به معنای بازپسگیری قدرت و تصمیم گرفتن و اجازه ندادن به دیگران برای کنترل احساسات و زندگیتان است.
شاید در گذشته اختیاری در مورد اینکه آسیب ببینید نداشتید، ولی امروز اوضاع متفاوت است و میتوانید انتخابهای دیگری داشته باشید تا ذهن و قلبتان را آنجا متمرکز کنید.
قدم برداشتن در این مسیر جدید، سخت و چالشبرانگیز است و شاید درد مربوط به گذشته، آنقدر زیاد و شدید باشد که در حال حاضر نتوانید در رابطه با آن کاری کنید، ولی مجبور باشید همچنان روی این درد تمرکز کنید، یا شاید لازم باشد همچنان با پیامدهای مربوط به آن اتفاق، زندگی کنید، ولی یادتان باشد که همچنان میتوانید زخمهای گذشتهتان را بهبود دهید و التیام پیدا کنید.
4. برای چیزهای جدید جا باز کنید
تمرکز بر اتفاقات گذشته ممکن است فضای کمی برای تجربههای جدید، از جمله، تجربههای لذتبخش و شادیآفرین در روانتان باقی بگذارد.
عبور نکردن از گذشته ممکن است باعث شود تا اتفاقهای خوب امروز را نیز از دست بدهید.
چند مرحله برای ایجاد فضا برای چیزهای جدید و عبور کردن از گذشته عبارتند از:
- تعیین اهداف کوتاهمدت شخصی و حرفهای
- تمرین قدردانی برای تمرکز بر چیزهای مثبتی که در حال حاضر در زندگیتان وجود دارد.
- کیفیت روابط فعلیتان را ارزیابی کنید و روابطی که برایتان سودمند و مفید هستند را انتخاب کنید.
- هر ماه خودتان را به یک سرگرمی یا فعالیت جدید متعهد کنید.
- فضای اطرافتان را از چیزهایی که دیگر به کارتان نمیآید تمیز و مرتب کنید
- پیوندهای جدیدی ایجاد کنید یا روابطی که پتانسیل دوستیهای عالی دارند را تقویت کنید.
- تمرین ذهنآگاهی انجام دهید تا بتوانید زمانهایی که ذهنتان در گذشته پرسه میزند، آرام به لحظه حال برگردید.
- هر هفته خودتان را به یک فعالیت خود مراقبتی متعهد کنید.
- به فعالیتهای نوعدوستانهای که باعث بهبود خلقتان میشود و به دیگران هم کمک میکند، بپردازید.
5. اولویت دادن به خود ممکن است کمک کند
اولویت دادن به خودتان به معنی این است که چقدر قاطعانه روی تصمیمتان باقی میمانید. برای اینکه خودتان را در اولویت قرار دهید ابتدا باید این موضوع را درک کنید که انتخاب کردن چیزی که برایتان خوب است، به معنی خودخواهی نیست.
اولویت دادن به خودتان یعنی اینکه قدرت خودتان را با رها کردن گذشته، و آنچه به شما آسیب زده است و تمرکز بر آنچه امروز برایتان مفید و التیامدهنده است، بازیابی کنید. به عبارت دیگر یعنی به آنچه برایتان مهم است توجه کنید.
این موارد را در نظر بگیرید:
- برای یاد گرفتن اینکه چطور از گذشته و اتفاقهای دردناک مربوط به آن عبور کنید، مراجعه به درمانگر را در نظر بگیرید.
- مرزهایتان را به افرادیکه در گذشته زندگی میکنند و دائما درمورد گذشته صحبت میکنند را مشخص کنید.
- برای آنچه باعث احساس امنیت، آرامش یا خوشبختیتان میشود، تصمیمگیری کنید.
- افکاری که میتواند باعث اضطراب یا غمتان شود را بازبینی کنید تا بتوانید روی افکار امیدبخش و مثبتتری تمرکز کنید.
- خودشفقتورزی و احترام گذاشتن به خودتان را تمرین کنید.
اولویت دادن به خودتان ممکن است شامل پیدا کردن روشهایی برای بخشیدن هم میشود.
بخشیدن خودتان و دیگران با افزایش نیکزیستی روانشناختی، که شامل سطوح بالاترتحمل عدم قطعیت و تمایل کمتر به تجربه خشم است، ارتباط مستقیم دارد.
6. روی درسهایی که از گذشته گرفتهاید تمرکز کنید
تجربیات دردناک گذشته چه درسهایی درباره روابط، عشق، خودتان و زندگی به شما داده است؟
ممکن است اولین پاسخی که به این سئوال میدهید، افکار منفی و تلخی باشد که از تجربه گذشته برایتان شکل گرفته است. چنین وضعیتی کاملا طبیعی است، ولی اگر متوجه چنین شرایطی شدید، فکر کردن به این سئوال را متوقف کنید و تلاش کنید تا روی چیزهای مثبتتری تمرکز کنید. به عنوان مثال:
- چقدر ممکن است انسان قدرتمند و تابآوری باشید.
- چه کسی در زمانی که نیاز داشتید، کنارتان حضور داشت و ثابت کرد که میتوانید به او تکیه کنید.
- چیزهایی که دیگر نمیخواهید در زندگیتان باشد
- مهارتهای انطباقی که ممکن است در اثر روبرو شدن با این اتفاق، برای روبرو شدن با چالشهای زندگی یاد گرفته باشید.
- حس اینکه همه چیز میگذرد و این موضوع هم خواهد گذشت.
این لیست، اصلا لیستی اختصاصی نیست و ممکن است به موقعیتی که در آن گیر افتادهاید ربطی نداشته باشد. ولی آنچه لازم است بدانید این است که تلاش کنید تا نقاط قوت، مهارتها، دانش و یا شفافیتی که در اثر روبرو شدن با این اتفاق دردناک، به دست آورده باشید را پیدا کنید. تمرکز کردن روی این درسها ممکن است کمکتان کند تا راحتتر از گذشته عبور کنید.
7. پذیرش آنچه نمیتوانید تغییر دهید ممکن است مفید باشد
یکی از دلایل فکر کردن به اتفاقات گذشته میتواند این باشد که انتخابهای گذشتهتان را دوباره بررسی کنید و ببینید که اگر انتخاب دیگری میکردید چه اتفاق دیگری میتوانست بیافتد تا شرایط بهتر از حال حاضر شود.
تمرکز کردن روی " چه میشد اگرها" ممکن است باعث شود تا به شکلی تکراری درگیر گفتگوهای درونی و سناریوهای تکراری شوید، ولی یادتان باشد که فکر کردن به گذشته باعث تغییر دادنش نمیشود.
ممکن است پذیرش اینکه نمیتوانید گذشته را تغییر بدهید، سخت و چالشبرانگیز باشد، ولی یاد گرفتن چیزهایی که شما بر آنها کنترلی ندارید ممکن است کمکتان کند تا از گذشته عبور کنید.
" باید اینطور میشد" یا " چه میشد اگر" آنچه اتفاق افتاده است را تغییر نمیدهد، ولی " چه کار میتوانستم انجام دهم" و " چه کاری میتوانم انجام دهم" ممکن است کمکتان کند تا قدمی رو به جلو بردارید و تصمیمهای بهتری بگیرید که روی حال و آیندتان تاثیر بهتری بگذارد.
8. از کمک حرفهای استفاده کنید
در صورت تجربه تروما، اضطراب یا مسائل دیگر، یک متخصص سلامت روان میتواند به شما کمک کند تا از دردهای احساسی رهایی یابید.
بگذارید یکبار با هم خلاصه آنچه گفتیم را مرور کنیم
یادگیری اینکه چطور از گذشته عبور کنید ممکن است به موقعیت خاص و درک شما از معنای رها کردن بستگی داشته باشد، اما بهبودی قابل دستیابی و همواره میتوانید از زخمهای گذشته التیام پیدا کنید.
ابراز صادقانه آنچه احساس میکنید، بازیابی قدرتتان، ایجاد فضایی برای تجربههای تازه، و تمرکز کردن روی درسهایی که از اتفاق تلخ گذشته گرفتهاید، روشهایی برای رها شدن از دردهای هیجانی هستند.
اگر رها کردن و عبور از گذشته برایتان سخت است، با یک متخصص سلامت روان مشورت کنید تا به شما در توسعه مهارتهای مقابلهای مؤثر کمک کنند.
لینک مقاله:
https://psychcentral.com/blog/how-to-let-go-of-the-past-and-hurt?utm_source=ReadNext