معمولا افسردگی را به صورت غمی که آهسته وارد زندگی فرد میشود و عدم توجه و مراقبت از هیچ چیز در زندگی میبینیم. با این تعریف، ممکن است فکر کنیم که بینقصگرایی بیشترین فاصله را باافسردگی دارد چون در بینقصگرایی توجه به جزییات و مراقبت بیش از اندازه به چشم میخورد تادلزدگی و عدم مراقبت و توجه به هیچ چیز.
خیلی وقتها افسردگی را به راحتی میبینیم، تعریفش میکنیم و آن را تشخیص میدهیم، ولی بیشتر اوقات افسردگی خودش را پشت نقابهای زیادی مخفی میکند.
معمولا افسردگی را به صورت غمی که آهسته وارد زندگی فرد میشود و عدم توجه و مراقبت از هیچ چیز در زندگی میبینیم. با این تعریف، ممکن است فکر کنیم که بینقصگرایی بیشترین فاصله را باافسردگی دارد چون در بینقصگرایی توجه به جزییات و مراقبت بیش از اندازه به چشم میخورد تادلزدگی و عدم مراقبت و توجه به هیچ چیز.
ولی واقعیت این است که هم بینقصگرایی و هم افسردگی پیچیدهتر از آن هستند که فقط با یک برچسب بتوانیم آنها را شناسایی و تشخیص دهیم.
بینقصگرایی و نِوروزگرایی: تاثیر شخصیت بر افسردگی
خصوصیتهای شخصیتی میتواند پیشبین بسیار قویای برای افسردگی باشند. یکی از این خصوصیتها نِوروزگرایی است که عبارتست از: تمایل به تجربه وضعیت هیجانهای منفی
ولی نِوروزگرایی از طرفی به بینقصگرایی وصل است: که عبارتست از داشتنِ معیارهای سختگیرانه و غیر واقعی برای خود ودیگران. وقتی بینقص بودن به عنوان یک معیار مطرح میشود، اینطور به نظر میرسد که هیچ وقت کافی نخواهید بود. همین مطلب باعث میشود تا دائما از خودتان و دیگران انتقاد کنید و در نهایت در به صورت تقریبا همیشگی در وضعیت هیجانهای منفی قرار داشته باشید.
با در ذهن داشتن چنین مطلبی، من و همکارانم سئوالی در ذهنمان شکل گرفت که آیا بینقصگرایی میتواند پیشبینیکننده و عاملی برای درک افسردگی باشد؟ بعد از یک پژوهش فراتحلیلی بر روی 10 پژوهش طولی به این نتیجه رسیدیم که:
بینقصگرایی نقش مهم و اساسی در پیشبینی افسردگی دارد – حتی بعد از در نظر گرفتن نقش نِوروزگرایی.
در حقیقت تمامی 7 بعد بینقص گرایی یعنی: نگرانی در مورد اشتباه کردن، شک در مورد اعمال، نگرش بینقصگرایانه، معیارهای شخصی، خود انتقادگری، بینقصگرایی خودمحورگونه، و بینقصگرایی توصیه شده توسط اجتماع، همگی پیشبینی کننده علائم افسردگی بودند.
بینقصگراها تمایل دارند به گونهای فکر، احساس و عمل کنند که در نهایت به افسردگی ختم میشود.
با توجه به ابعاد بینقصگرایی از جمله شک به خود، خودانتقادگری، نگرانی نسبت به بروز اشتباه و خطا و معیارهای سختگیرانه و غیر واقعی، فرد بینقصگرا همیشه به خودش شک دارد، و خودش رو تحقیر میکند، و به همین دلیل احساس کافی بودن نخواهد داشت. متاسفانه این خصوصیتهای شخصیتی، میواند منجر به افسردگی شود.
چرا بینقصگراها احتمال زیادی برای اختلال فسردگی دارند؟
به دلایل زیر کسانی که بینقصگرا هستند میتواند درگیر افسردگی شوند
- روابط ناسالم. بینقصگراها معیارهای سختگیرانهای و انتظارات غیرمعقولی از خودشان و دیگران دارند. همین میتواند باعث ایجاد تنش در رابطه و تعاملهای منفی در ورابط اجتماعی شود.
- نگرش بدبینانه. به دلیل این معیارهای سختگیرانه، بینقصگراها اکثر امور را در سایهای از منفیگرایی میبینند. به همین دلیل، با نگرشی بدبینانه به موقعیتها وارد میشوند.
- مهارتهای ضعیف انطباقی. بینقصگراها با استرسهای روزمره روبرو میشوند و متاسفانه از مهارتهای موثری برای مدیریت کردن این استرسها برخوردار نیستند. این افراد تمایل دارند تا در مورد کارهایی که باید انجام دهند، اهمالکاری کنند تا از فشار و انتظاری که از خودشان دارند فاصله بگیرند.
- عزت نفس پایین. بینقصگرایی میتواند منجر به پایین آمدن اعتماد به نفس و عزت نفس شود. این افراد فقط زمانی احساس خوبی نسبت به خودشان دارند که به چیزی بینقص دست پیدا کنند.
- رضایتمندی پایین. بینقصگراها همیشه به دنبال دستیابی به معیارهای سختگیرانه خودشان هستند. به همین دلیل احساس شادکامی کمتری نسبت به دیگرانی دارند که به جایی که میخواهند میرسند.
لینک مقاله:
https://www.psychologytoday.com/us/blog/psymon-says/202307/can-perfectionism-lead-to-depression
منبع مقاله:
Smith, M. M., Sherry, S. B., Rnic, K., Saklofske, D. H., Enn, M., & Gralnick, T. (2016). Are perfectionism dimensions vulnerability factors for depressive symptoms after controlling for neuroticism? A meta-analysis of 10 longitudinal studies. European Journal of Personality, 30(2), 201-212.