وقتی شریک زندگی خود را ستایش میکنیم، این حس به ما دست میدهد که او غیر قابل جایگزین است. در این صورت به راحتی نمیتوانیم زندگی خود را بدون او تصور کنیم، حتی وقتی زندگی روی سخت و خشن خود را به ما نشان میدهد. در این شرایط راههایی پیدا میکنیم تا ازاو قدردانی کنیم وتعداد دفعاتی که این کار را انجام میدهیم افزایش دهیم. این باعث ایجاد اعتماد دررابطه میشود.
هر وقت که در کشاکش زندگی و در برحههای مختلف زندگی، باز هم شریک عاطفی یکسانی را انتخاب میکنیم، اعتماد و تعهد در رابطه ساخته میشود.
ظرفها را با شکم پر از گوشت و نودل تایلندی، شست و من خشک کردم. آهنگ "با صدای بلند فکر کن" ساخته اد شیران شنیده میشود که میگوید:
وقتی پاهات مثل گذشته تو رو راه نمیبرند
و من هم توان در آغوش کشیدن و بلند کردنت از زمین را ندارم
باز هم طعم عشق من را بهیاد خواهی آورد؟
باز هم وقتی میخندی چشمهایت هم میخندند؟
قاطعانه به همسرم شان گفتم: " از فردا رژیم کم کربوهیدرات را شروع میکنیم. این دفعه حتما انجام میدهیم."
سرش را به علامت موافقت تکان داد. قبلاً هم این حرف را شنیده است. ولی او نقاط ضعف من را بعد از 25 سال با هم بودن، میداند و به خوبی میداند که نودل در صدر جدول علاقههای من است. هر بار که نودل داریم پرخوری میکنم و بعد از اینکه زیاد خوردم شکایت میکنم.
او به جای سرزنش من، بطری نوشیدنی و مقداری شکلات تلخ میآورد (این مرد واقعاً من را میشناسد) و پشت میز مینشیند تا روز ولنتاین را آرام در خانه جشن بگیریم.
او میپرسد: "خوب، چه کسی اول شروع کند؟"
صبح، به او گفته بودم که میخواهم اولین قرار عاشقانه از کتاب جدید جان و جولی گاتمن به نام هشت قرار عاشقانه: گفتگوهای ضروری برای یک عمرعشق را بخوانم. هر قرار عاشقانه بر یکی از موضوعهای مهم در یک رابطه سالم تمرکز میکند.
گفتم: " اول من!"، به او فرصت ندادم جواب دهد.
اولین قرار عاشقانه "به من تکیه کن: اعتماد و تعهد" است. مباحثی که باید در مورد آن گفتگو کنیم شامل این موارد میشوند: اعتماد و تعهد در روابط ما چه شکلی است؟ چگونه میتوانیم باعث شویم تا طرف مقابل در رابطه احساس امنیت کند؟ چه توافقهایی در مورد اعتماد و تعهد داریم؟
صبح وقتی آن فصل را خواندم، دستورالعملهای کتاب را دنبال کردم و لیستی از مواردی را که بخاطر آنها شان را ستایش میکنم، جمع آوری کردم. علیرغم اینکه موارد زیادی در لیست من وجود داشت، دهتا از آنها برجستهتر بودند. تصورمیکردم که در 10 فهرست برتر David Letterman شرکت کردهام.
اعتماد، ستایش و تعهد
وقتی شریک زندگی خود را ستایش میکنیم، این حس به ما دست میدهد که او غیر قابل جایگزین است. در این صورت به راحتی نمیتوانیم زندگی خود را بدون او تصور کنیم، حتی وقتی زندگی روی سخت و خشن خود را به ما نشان میدهد. در این شرایط راههایی پیدا میکنیم تا ازاو قدردانی کنیم وتعداد دفعاتی که این کار را انجام میدهیم افزایش دهیم. این باعث ایجاد اعتماد دررابطه میشود.
ستایش کردن و تعهد همراه با هم هستند، اما با هم فرق دارند. تعهد به معنای واقعی کلمه یک فعل است زیرا در حقیقت اعمالی است که ما به صورت روزانه انجام میدهیم تا به شریک زندگی خود بفهمانیم که در کنارش هستیم و با در نظر گرفتن او تصمیمات زندگیمان را میگیریم.
وقتی متعهد میشویم، درمقابل وسوسه خیانت به شریک زندگی خود مقاومت میکنیم. با روی آوردن به سمت حل اختلافات، اعتماد و اطمینان ایجاد میکنیم. قدردانی با دانستن آنچه که داریم قوت میگیرد نه تمرکز بر روی آنچه نداریم. در این شرایط عملا پیش دیگران از شریک زندگیمان هیچ بدگویی و یا غیبتی نمیکنیم.
تعهد در عمل
من و شان هم مثل همه زوجها سختیهای خاص خود را داشتهایم، هنگامی که پسر ما یک نوزاد با دلدردهای شدید بود، علیرغم کم خوابی و بدحالی، برای حمایت از هم، به یکدیگر تکیه کردیم. وقتی مادرم و سگ محبوبم هر دو در یک سال درگذشتند، با وجود افسردگی، اوضاع بسیار سختی داشتم. بیش از هر زمان دیگری بحث میکردیم و در نهایت خود را در اتاق مشاوره یافتیم. با وجود این چالشها و چالشهای دیگر، ما هرگز از یکدیگردلسرد نشدیم
چیزی که باعث شد تا من بر این رابطه مهر تاییدی همیشگی بزنم، این بود که 12 سال پیش دچار یک بحران بزرگ در رابطه با سلامتیام شدم. بیماری مرموز من پزشکان را گیج کرده بود و من وحشت زده بودم. زندگی ما برای ماهها با علائم ترسناک و بدون درمان من کاملا زیر و رو شده بود. زندگی و نگاه من برای همیشه زمانی تغییر کرد که مشکل پزشکی من تشخیص داده شد و یاد گرفتم که چگونه نشانههای مزمن بیماری من و نحوه مدیریت کردن این نشانهها زندگی مار ا به عنوان یک زوج دستخوش کرده بود.
من آنقدر غرق در ترس خود بودم که نمیتوانستم درک کنم که شوهرم چقدر ترسیده است. زندگی او نیز برای همیشه تغییر کرد. اما او به جای شکایت، از طریق راههایی که من در آن زمان بدیهی میدانستم، با حمایت من در طول بیماری اوج ستایش و تعهد خود را ابراز کرد.
وقتی ترسیده بودم او هوای مرا داشت. او نیمهشبهای زیادی مرا به اورژانس برد. وقتی مجبور شدم رژیم غذاییام را تغییر دهم، او هم با من همراه شد. او در کنار من صبری پیشه کرد، که تا قبل از آن هیچ نشانهای از آن وجود نداشت. او دیگر سر موضوعات کوچک عصبانی نمیشد و برایم یادداشتهای عاشقانه میگذاشت.
او هیچوقت در رابطه با این موضوع صحبتی نکرد، اما تقریباً از دست دادن من باعث شد تا درک کند که من برای او چقدر مهم هستم. احساس میکردم مورد علاقه و توجهاش قرار گرفتهام. الان به شوخی میگوییم که تجربه نزدیک به مرگ من دلیل ازدواج سالم ما است.
فکر کردن با صدای بلند
هنگامی که لیست دهتایی برتر خود را برای قرار عاشقانه تهیه میکردم، متوجه شدم که در حال توصیف زندگی روزمره خودمان هستم. چیزهایی که نوشته بودم شامل بازی کردن و خندیدن شوخیکردن با یکدیگر بود.
من تربیت همزمان فرزند و سگها را یادداشت کردم، ارتباطی که برای ما ارزشمند است اما اغلب مملو از استرس بود، چیز دیگری که یادداشت کردم منظم کردن فعالیتهای بدنی و پولی بود که میتوانستیم در راههای بسیار سرگرمکنندهتری خرج کنیم.
نوشتم که با شان راحت هستم و عیبها وعادتهای بدم دررابطهمان را پذیرفتم که عبارت بودند از خوردن بیش از حد نودل، زیرا قطعا میدانم که بعد از آن غر خواهم زد.
وقتی من شروع کردم به خواندن لیستم برای او، این آهنگ هنوز پخش میشد.
پس عزیزم
مرا در آغوش دوست داشتنیات بگیر
مرا زیر نور هزار ستاره ببوس
سرت را روی قلب تپنده من بگذار
من با صدای بلند فکر میکنم
شاید ما عشق را همان جایی که هستیم پیدا کردهایم
بله، من معتقدم ما عشق را در همان جایی که هستیم پیدا کردهایم. و من به سختی میتوانم صبر کنم تا این را به او بگویم.
لینک خبر:
https://www.gottman.com/blog/what-does-trust-and-commitment-look-like-in-a-relationship/
[کپی برداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت انتخاب بهتر” ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود]