ظرفیت انسانها برای برخورداری از زندگی غنی و معنادار در میان این ناملایمتهای شدید و بحرانی، تابآوری نامیده میشود.
ظرفیت انسانها برای برخورداری از زندگی غنی و معنادار در میان این ناملایمتهای شدید و بحرانی، تابآوری نامیده میشود.
تحقیقات علمی زیادی روی تابآوری صورت گرفتهاست؛ ولی میتوانیم بیشتر آنها را در یک فرمول ساده خلاصه کنیم.
در تمامی موقعیتهای مشکلزا چهار رویکرد ممکن است وجود داشتهباشد که عبارتند از:
- ترک موقعیت
- ماندن و تغییر دادن آنچه تغییرپذیر است.
- ماندن و پذیرفتن آنچه نمیشود تغییر داد و زندگی کردن با ارزشهای خود.
- ماندن، دست از تلاش برداشتن و انجام کارهایی که موقعیت کنونی را بدتر میکند.
در ادامه هریک از رویکردها به اختصار توضیح داده شدهاست:
۱. ترک موقعیت
ترک موقعیت همیشه گزینۀ قابل انتخاب نیست، برای مثال اگر احیاناً به زندان بیفتید نمیتوانید آن مکان را ترک کنید؛ ولی اگر زندگی مشترک، شغل یا همسایه نامناسبی داشته باشید میتوانید از خود سوال کنید که اگراین موقعیت را ترک کنم آیا کیفیت زندگیام افزایش خواهد یافت یا نه؟
البته جواب این سوال را به طور قطعی نمیدانید ولی میتوانید پیشگویی معقولی براساس آنچه تاکنون در زندگی شما رخ دادهاست انجام دهید.
۲.ماندن و تغییر دادن آنچه تغییرپذیر است.
ممکن است به هر دلیلی گزینۀ شمارۀ یک را نپذیرید. برای مثال برخی افراد بدون توجه به اینکه چقدر زندگی زناشویی بدی دارند، حاضر نیستند سوگند زناشویی خود را بشکنند. آنها میتوانند زندگی مشترک خود را ترک کنند ولی این گزینه را انتخاب نمیکنند. بنابراین اگر ماندن در شرایطی دشوار را انتخاب میکنید، هرکاری که میتوانید برای بهبود آن شرایط انجام دهید. به بیان دیگر اگر هرگونه روشی برای بستن این شکافِ واقعیت وجود دارد (بدون آنکه شکاف دیگری ایجاد کنید، چون ممکن است شکافی ایجاد کنید که بزرگتر از شکاف واقعیت قبلی باشد) برای به کارگیری آن اقدام کنید.
واضح است که تعدادی شکاف واقعیت وجود دارد که نمیتوانیم آن را ببندیم مانند مرگ عزیزان یا معلولیت دائمی. ولی بسیاری از شکافهای واقعیت را حداقل تا حدی میتوان بست. اگر هیکل مناسبی نداشته باشیم یا چاق باشیم، اگر دچار بیماری قابل درمانی شدهباشیم، و یا خانواده و دوستان به ما بیتوجهی میکنند، اگر اعتیاد داریم و در بحران مالی قرار داریم، برای همۀ این شکافهای ایجاد شده میتوانیم کاری انجام دهیم. البته تعدادی شکاف واقعیت وجود دارد که بهطور قطع نمیدانیم میتوان آنها را بست یا نه! در این موارد تنها راهی که وجود دارد این است که برای بستن آن شکاف بهترین اقداماتی را که میتوانیم انجام بدهیم و سپس نتیجه بدست آمده را بررسی کنیم. تا زمانی که هنوز نفس میکشیم زندگی ادامه دارد؛ پس تنها گزینههای پیش روی ما چنین خواهد بود: آیا فعالانه مسیری را که دوست داریم در جهت آن حرکت کنیم انتخاب کردهایم؟! یا منفعلانه با شکاف واقعیت دست و پنجه نرم میکنیم؟
قطعاً در انتخاب حرکت به سمت ارزشهای درونی، نشاط فوقالعادهای وجود دارد که میتواند سکان زندگی را به سمتی مناسب هدایت کند. اما چگونه میتوانیم این کار را انجام دهیم؟ جواب این سوال این است که از ارزشهای خود استفاده کنیم تا در تعیین اهداف به ما کمک کنند. اهدافی کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت برای خود تعیین کنیم تا ما را به سوی زندگی دلخواه نزدیکتر کنند. سپس زمانی که اهداف خود را تعیین کردیم در جهت عملی کردن آن اقدام کنیم. افسوس که ما نمیتوانیم از پیش متوجه شویم که به اهداف خود دست خواهیم یافت یا نه. ولی درعوض میتوانیم از همین حالا کار خود را شروع کنیم. لحظهای که کار خود را شروع کنیم حسِ خوب توانمندی و نشاط را تجربه خواهیم کرد. بیایید بجای تلف کردن لحظات ارزشمند زندگی آن را در آغوش بگیریم و بیشترین بهرهها را از زندگی خود ببریم.
۳. ماندن و پذیرفتن آنچه نمیشود تغییر داد و زندگی کردن با ارزشهای خود.
اگر ماندن را انتخاب کردهاید (یا مجبور به ماندن باشید) و تمامی اقدامات ممکن را برای بهبود موقعیت انجام دادهباشید به تمرین پذیرش نیاز خواهید داشت. پذیرش یعنی پذیرفتن تمامی آن احساسات دردناک، گشودن خود و ایجاد فضایی برای آن احساسات در درون خود. بپذیرید که ذهن شما چیزهای زیادی برای گفتن دارد که همگی بیفایدهاند. خود را از تمامی قضاوتهای سختگیرانه و داستانهای خود تخریبگر جدا کنید و فضای زیادی برای آمدن، ماندن و رفتن داستانها در هر زمان که دلشان خواست، اختصاص دهید. خود را از مه بیرون بکشید و درگیر زمان حال شوید. زندگی کردن با ارزشهای خودتان و بهطور کامل درگیر زندگی خود شدن را بدون در نظر گرفتن چالشهایی که با آن مواجه میشوید، انتخاب کنید.
۴. ماندن، دست از تلاش برداشتن و انجام کارهایی که وضعیت کنونی را بدتر میکند.
همه ما گاهی در زندگی خود این گزینه را انتخاب کردهایم و ممکن است در وضعیت مشکلسازی باقی بمانیم، هیچ کاری برای بهبود وضعیت از دست ما برنیاید، این موقعیت را نپذیریم و با ارزشهای خود زندگی نکنیم؛ در عوض کارهایی انجام دهیم که وضعیت را از آنچه هست بدتر میکند. ممکن است نگران شویم، غرق افکار خود شویم، خود یا دیگران را سرزنش کنیم، با عصبانیت بالا و پایین برویم، به دیوار مشت بکوبیم، فریاد بزنیم، گریه کنیم، به مواد مخدر، الکل و یا حتی یک خوردنی مورد علاقه که موجب چاقی افراطی ما میشود روی بیاوریم. همچنین ممکن است با عزیزان خود مشاجره کنیم و با گله و شکایت، ناامیدی یا تلخیهای خود آنها را آزرده کنیم؛ از دنیا دست بکشیم و در رختخواب خود بمانیم، یا جلوی تلویزیون خوابمان ببرد. ممکن است حتی زندگی خود را در حالت انتظار نگهداریم و اجازه دهیم این مشکل تمام لحظات بیداری ما را از آن خود کند. یا حتی ممکن است به خودآزاری یا خودکشی روی بیاوریم. تنها کاری که همۀ این موارد با زندگی ما میکنند این است که حق زندگی کردن را از ما میگیرند.
با انتخاب این گزینه به هیچ رضایتمندی دست نخواهیم یافت. درست است که در دل این گزینه آسودگی نهفته است (مانند آسودگی در باور به اینکه این شکاف خیلی عظیم و دشوار است و از پس آن برنمیآییم، باید تسلیم شویم و ضعیف هستیم.) اما این آسودگی دوامی نخواهد داشت. در مسیر طولانی زندگی انتخاب این گزینه موجب کاهش کیفیت زندگی خواهد شد.
نشاط زندگی وقتی خود را نشان میدهد که در موضع انتخابِ گزینۀ یک، دو یا سه قرار بگیریم. البته این سرزندگی و نشاط را فقط زمانی تجربه خواهیم کرد که با کمال میل و طیب خاطر، خود دست به انتخاب موضع زدهباشیم.
بنابراین زمانی که میخواهید موضع بگیرید اجازه دهید آن را با اشتیاق و کمال میل انجام دهید. اگر با افکاری مانند اینکه هیچ چارهای ندارم، از انجام این کار متنفرم، نباید این کار را انجام دهم، این هم سرنوشت من است، موضع بگیرید احساس فشار، ضعف و تحلیل خواهید کرد. بنابراین اگر زمانی که موضع گرفتید، احساس تحلیل رفتن یا تحت فشار بودن کردید دقت کنید که کدام داستان بیفایدهای شما را احاطه کردهاست؛ سپس خود را از چنگال آن رها کنید و به ارزشهای خود بازگردید و بدانید همواره گزینههایی برای انتخاب، پیش روی خود دارید.
میتوانید مقاومت کردن برای چیزی را انتخاب بکنید یا نکنید؛ و قطعاً مجبور به انجام این کار نیستید. سوال بزرگ این است که اشتیاقی به انجام این کار دارید یا نه؟ از خود بپرسید میل و شوقی به موضع گرفتن در برابر این شکاف دارم؟ آیا اشتیاقی به انجام اقدامی هدفمند حتی اگر افکار و احساساتی دردناک در درونم برانگیخته شود دارم یا نه؟
[کپی برداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت انتخاب بهتر” ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود]