بسیاری از افراد راهبری را با مدیریت یکسان میدانند، درحالیکه این دو، دو مقوله کاملاً متفاوت هستند. در تئوری انتخاب، راهبری، کار همگان است و به عنوان یک پست و مقام و شغل نمیباشد...
بسیاری از افراد راهبری را با مدیریت یکسان میدانند، درحالیکه این دو، دو مقوله کاملاً متفاوت هستند. در تئوری انتخاب، راهبری، کار همگان است و به عنوان یک پست و مقام و شغل نمیباشد، بلکه وظیفه همه انسانها است که بتوانند مهارتی را یاد بگیرند و نیروها و توانمندیهای خود را رهبری کنند و با انسانهای دیگر و در محیطهای متفاوت مانند مدرسه، محیط کار، اجتماع و … بتوانند در ارتباط قرار بگیرند و به دیگران کمک کنند و دیگران نیز به آنها کمک کنند.
بنابراین راهبری، اساساً پست سازمانی نیست و همه انسانها باید آن را یاد بگیرند. به طور مثال دانشآموزان زمانی که به سمت مدرسه میروند باید یاد بگیرند چگونه در یک بازی فوتبال خودشان و دیگران را راهبری کنند. پس راهبری شغلی برای همه است تا بواسطه آن یاد بگیرند نیروهایی که دارند را در یک جهت و همسو با هم قرار دهند و در این صورت است که تلاشهایشان نتیجه میدهد.
در روابط خانوادگی نیز ما نیاز به راهبر داریم. ممکن است درون سیستم خانواده اتفاقی رخ دهد و بحرانی بوجود آید. راهبر خانواده جمع را مدیریت کرده و به هر فرد مسئولیتی میدهد. به عنوان مثال مادر به عنوان راهبر تعیین میشود چون از سویی سمت همسری دارد و از سوی دیگر سمت مادری برای دو فرزند. و یا به همین ترتیب پدر نیز نقشی اینچنین در خانواده میتواند داشته باشد.
اما به طور کلی در مرحله اول هر انسان باید بتواند راهبر خود باشد تا یاد بگیرد چگونه میتواند نیروها را هم راستا کند و افراد را برانگیزاند که در جهت یک هدف مشخص حرکت کند. همه افراد جامعه به نوعی با نیروهایی سر و کار دارند، پس راهبری یک وظیفه برای همه ماست.
[کپی برداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت انتخاب بهتر” ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود]