اگر کرونا هزینه‌هایی را بر رابطه شما تحمیل کرده است، یاد بگیرید که چگونه آتش عشقتان را دوباره شعله‌ور کنید.

با وجود محدودیت‌ها و دستورالعمل‌هایی که هنوز در جای‌جای دنیا در رابطه راعیت پروتکل‌های بهداشتی وجود دارد، اثراتی که همه‌گیری کرونا بر زندگی گذاشته است نیز ادامه دارد. در نتیجه این مطلب، بسیاری از زوجین به نوعی افتادن در " چاله‌ کرونایی رابطه " را تجربه می‌کنند.

افزایش استرس و فشار روانی، که به صورت روزانه زوجین را بمباران می‌کند، ممکن است زمان و انرژی‌ای که زوجین باید برای چالش‌های رابطه کنار بگذارند را از بین ببرد. از قضا در همین زمان‌هایی که هر یک از زوجین درگیر تنش و درگیری با مشکلات زندگی هستند، نیاز به حضور، حمایت، آغوش گرم و همدلی شفقت‌ورزانه طرف مقابل دارند. ولی واقعا چه اتفاقی می‌افتد اگر شریک زندگی‌تان سرگرم مشکلات شخصی خودش باشد و یا نداند که چگونه حمایتی که شما به آن نیاز دارید را به شما بدهد؟ طبیعتا اتفاقی که می‌افتد این است که چاله کرونا، تبدیل به چاه خواهد شد.

زوجین در تنش همه‌گیری

چند ماه پیش، این اتفاق برای دنی و مارلنا ( اسامی واقعی نیستند ) افتاد و آنها چنین احساسی داشتند. مارلنا دستیار وکیل بود و دنی مسئول یک تیم تجاری در یک شرکت بین‌المللی بود که در حقیقت به این معنی است که او ساعت‌های بسیاری را مشغول مدیریت کردن افراد مختلف در سراسر جهان می‌گذراند. علی‌رغم اینکه در دوران کرونا آنها کارهایشان را در خانه انجام می‌دهند ولی هنوز گرفتار دو بچه نوپای بسیار پر‌انرژی، برنامه‌زمان‌بندی تغییر کرده پرستار بچه و یک سگ بسیار نامنظم و وحشی هستند.

وقتی آنها را دیدم، مارلنا و دنی هر دو کاملا طاقتشان طاق شده بود و احساس کلافگی‌ای شدید داشتند. از آنها در رابطه با میزان زمانی که برای لذت بردن از مصاحبت با یکدیگر و یا بحث کردن در مورد چیزهایی که هیچ ربطی به مسائل خانه ندارد، چقدر وقت صرف می‌کنند، پرسدم. در جواب سئوالم، هر دو بلند بلند خندیدند. متاسفانه اکثر مکالمه‌های آنها به دعوا و جروبحث خاتمه پیدا می‌کرد و هیچ یک از آنها احساس نمی‌کرد که برای دیگری ارزشمند و مهم است. با گذر زمان، نسبت به هم انتقاد می‌کردند، و اینکه چه کسی چه کاری برای دیگری کرده است را بر سر دیگری می‌زدند و به این ترتیب هر دو احساس می‌کردند دیگری انصاف را در حق او رعایت نکرده است.

درمانِ چاله کرونا

مارلنا و دنی سه کار را برای خود انجام دادند تا از چاله بیرون بیایند.

مکالمه برای کاهش تنش

از آنجایی که این دو نفر فقط در مورد تنش‌های روزانه با هم صحبت می‌کردند، هیچ وقت به نتیجه ختم نمی‌شد. در صورتی که ایده‌هایشان در مورد مطلبی نادیده‌ گرفته می‌شد و یا رد می‌شد احساس ناامیدی می‌کردند. اما در کاری که ما انجام می‌دهیم، ابتدا هدف از مکالمه‌ی کاهش تنش را تعریف می‌کنیم و سپس اقدام به انجام این نوع از مکالمه می‌کنیم. هدف اصلی از این مکالمه این است که سفر احساسی و عاطفی خود را زوجین با دیگری به اشتراک بگذارند. در رابطه با این مطلب با هم صحبت کنند که چه اتفاقی افتاد که باعث شد آنها احساس تنش یا غم، امیدواری و یا غرور داشته باشند؟ صحبت کردن به این روش راه بسیار خوبی برای نشان دادن علاقه، حمایت و پذیرش طرف مقابل نیز است. از طریق گفتگوی روزانه، آنها به احساس ارزشمندی و درک شدن به صورت کامل توسط دیگری نیز دست پیدا می‌کنند.

در ادامه قوانین ساده‌ای که مکالمه برای کاهش تنش بر پایه آنهاست را با هم مرور می‌کنیم:

• فقط در مورد چیزهایی خارج از رابطه با هم صحبت کنید، نه چیزهایی که بین شما قرار دارد، حتی نه مورد بچه‌ها. صحبت در مورد مسائلی که در درون رابطه و بین شما وجود دارد در مبحث دیگری جای می‌گیرد و جایِ آن در این نوع از گفتگو نیست.
• گوش‌دادن و همدلی، پیشنهاد دادن برای حمایت عاطفی، تایید احساس‌های طرف مقابل به صورتی قابل درک مبنی بر اینکه آنها در آن موقعیت چه تجربه‌ای داشته‌اند – حتی اگر زمانی که شما خود در آن موقعیت تصور می‌کنید، احساس متفاوتی داشته باشید.
• سئوال پرسیدن از طرف مقابل به منظور جستجوی احساسی که در آن موقعیت داشته‌اند.
• اجتناب از دادن نصحیت‌های غیرتسکین دهنده. مگر اینکه نظر شما خواسته شود. به یاد داشته باشید که وظیفه شما حل مشکلات او نیست.
• طرف دشمن را نگیرید! اینجا محلی نیست که شما بخواهید از طرف مقابل همسرتان دفاع کنید. به یاد داشته باشید که در این نوع گفتگو شما در تیم همسرتان هستید.
• با به کار‌گیری این خط‌مشی‌ها، مارلنا و دنی روش قابل اتکایی برای به اشتراک گذاشتن زندگی‌شان با یکدیگر پیدا کردند و در کنار آن احساس کردند که احساساتی که تجربه می‌کنند نیز توسط دیگری به رسمیت شناخته و تایید شد.

مراسم و مناسکی برای ارتباط

قبل از این مارلنا و دنی برای کمک به من مراجعه کنند، این دو در وضعیت قرمز بقا قرار گرفته بودند. منظور از این وضعیت این است که آنها فقط بر روی وظایفی تمرکز کرده بودند که در درست داشتند و تمرکزشان بر روی همدیگر را به طور کامل از یاد برده بودند. در آغوش گرفتن‌های صبحگاهی، و گپ زدن در مورد قهوه صبحانه از بین رفته بود. بوسه‌های قبل از خواب و حتی گفتن " دوستِ دارم‌های" مدوام در زندگی رخت بر بسته بود و تبدیل به خاطره‌هایی در زمانی دور شده بود. زمانی که مارلنا تلاش می‌کرد تا آخرین باری را به یاد بیاورد که دست‌های دنی را گرفته است چشم‌هایش پر از اشک شد.

زمانی که شما تحت تنش هستید، بسیار طبیعی است که نیازهای خود را در اولویت شماره یک قرار داده و رابطه‌تان را در اولویت‌های بعدی قرار دهید. ولی نکته اینجاست که زمانی که این کار را برای مدت زمانی تقریبا طولانی‌ انجام می‌دهید، مثل دوران همه‌گیری کرونا، تقریبا دستورالعمل یک فاجعه را در زندگی خود پیاده‌سازی می‌کنید. ساده‌ترین درمان برای این مطلب انجام مراسم و مناسکی برای ارتباط با دیگری است. این مراسم و مناسک در حقیقت کارهایی است که شما به صورت روزانه در زندگی انجام می‌دهید و یا به شریک زندگی خود می‌گویید، " تو دوست داشتنی، ارزشمند، محبوب هستی." مراسم می‌توانند بسیار سریع و ساده باشند، ولی در عین همین سادگی و سریع بودن، بسیار موثر هستند.

مارلنا و دنی مجددا شروع به برقرار کردن در‌آغوش گرفتن‌های صبحگاهی کردند. آنها همچنین برای داشتن قرار ملاقاتی عاشقانه در هفته برنامه‌ریزی کردند. از آنجا که در طول هفته روزهایی پرستاری برای مراقبت از بچه داشتند، زمان مناسبی یک ساعته برای قدم زدن، پیک‌نیک رفتن و یا خوردن سوشی در رستوران قرار دادند. یکی از بزرگترین چالش‌هایی که آنها با آن درگیر بودند پیدا کردن راهی برای برقراری ارتباط در زمان خواب بود. از آنجا که مارلنا بسیار خسته بود، دوست داشت تا قبل از خواب مقداری از نظر فیزیکی یکدیگر را در آغوش بگیرند و با هم تماس بدنی داشته باشند، ولی خوب دنی ترجیح می‌داد تا به صورت طاق باز بر روی تمام بالشتها بخوابد و استراحت کند. بعد از اینکه هر دو در مورد این موضوع صحبت کردند، به یک توافق در این زمینه دست پیدا کردند. قرارشان این بود که قبل از خواب چند دقیقه‌ای همدیگر را در آغوش بگیرند و همین مقدار از تماس فیزیکی و مراقبت ا یکدیگر به هر دو کمک کرد تا بهتر بخوابند.

باز از سرگیری صمیمیت و رابطه عاشقانه

باز از سر‌گیری جرقه رابطه گاهی اوقات می‌تواند بسیار چالش‌ساز باشد. در ذهن دنی، رابطه عاشقانه به رابطه جنسی و سکس ختم می‌شد، و سکس هم مترادف بود با برآورده کردن انتظارات همسرش. در حقیقت بر طبق تجربه او، سکس معمولا در رابطه آنها به یک مسئله تنش‌زای دیگر تبدیل می‌شد. از آنجایی که گفتگوی روزانه و مراسم و مناسک روزانه آنها را از نظر عاطفی به هم نزدیک‌تر کرده بود، هم زمان برای او فرصتی را فراهم کرده بود که در مورد نگرانی‌هایش در مورد مارلنا و شیوه پاسخ‌دهی مشفقانه او صبحت کند. با ایجاد فضایی آرامش بخش از طریق پیاده‌روی در حالیکه دستهایشان را به هم می‌دادند، در آغوش گرفتن یکدیگر قبل از خواب، و مقداری لمس بدن بعد از اینکه صبح از خواب بیدار شدند، به آرامی فضا برای مراحل بعدی رابطه نیز فراهم شد. در آخرین جلساتمان، به نظر می‌رسید که مارلنا بسیار خوشحال بود، او دستش را بر روی قلبش گذاشت و گفت، " در تمام طول روز می‌خندم! ما اوقات بسیار خوشی در تخت‌خواب داریم ... من واقعا احساس می‌کنم زنده هستم!" دنی صورتش سرخ شد و لبخند می‌زد و گفت: " آره خیلی خوب بود." 

آنها برای رابطه عاشقانه‌شان در کنار ساحل برنامه‌ریزی می‌کردند و این اولین باری بود که بدون بچه‌هایشان برای یک تعطیات برنامه‌ریزی می‌کردند. " به دلیل اینکه ما ساعت‌های طولانی کار می‌کنیم، همیشه از اینکه بدون آنها به سفر برویم احساس گناه داشتیم. اما الان می‌بینیم که این مطلب بسیار مهم است. داشتن والدینی که با یکدیگر بسیار خوشحال و شاد باشند برای آنها نیز بسیار سالم و خوب است." چشم‌های دنی می‌خندید. او به سمت مارلنا رفت و او را در آغوش گرفت.

مکالمه‌ برای کاهش تنش، مراسم و مناسک ارتباط و باز از سر‌گیری رابطه عاشقانه برای دنی و مارلنا به خوبی کارایی داشت. اگر ما هم در چاله کرونا هستید، با همسرتان به انجام این کارها نگاهی بیاندازید.

لینک مقاله: 
https://www.gottman.com/blog/how-the-pandemic-affected-relationships/?utm_source=Blog&utm_medium=Email&utm_campaign=RSS
 

[کپی برداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت انتخاب بهتر” ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود]