طلاق مهمترین داستانی است که برای کودک خود خواهید گفت
در حالی که آمار نشان میدهد حدود 40 تا 50 درصد از بزرگسالان در زندگی خود با طلاق روبرو میشوند، ولی هنگامی که در نهایت این اتفاق میافتد، برایتان این تجربه به شدت شخصی و منحصر به فرد و به شکل خارقالعادهای دردناک است. و واقعا چنین است.
داستان شما به داستان آنها تبدیل خواهد شد، بنابراین داستانی شایسته و خوب بنویسید.
زمانی که بچهدارید هیچ چیزی نمیتواند شما را برای آنچه در خلال جریان طلاق اتفاق میافتد آماده کند.
در حالی که آمار نشان میدهد حدود 40 تا 50 درصد از بزرگسالان در زندگی خود با طلاق روبرو میشوند، ولی هنگامی که در نهایت این اتفاق میافتد، برایتان این تجربه به شدت شخصی و منحصر به فرد و به شکل خارقالعادهای دردناک است. و واقعا چنین است.
خانواده شما یک خرده فرهنگ است، متشکل از آداب و رسوم، قوانین و ضرب آهنگی خاصی که اثر انگشت شما و همسرتان بر روی آن است. در مقابل، طلاق از هم پاشیدن تمام اینهاست، به مانند قطع کردن قسمتی از درخت برای نجات کلِ درخت. در حقیقت میتوان طلاق را به عنوان یک دگرگونی و تحولی شناخت که بیشتر در جهت بر عکس کردن اتفاقاتی است که افتاده تا به وجود آوردن اتفاقاتی برای تبدیل شدن به چیزی. برای اولین بار، شما و شریک زندگی خود باید با هم کاری را پیش ببرید که بنا به ماهیت آن باید تنهایی انجام شود و اینگونه است که به تنهایی، ولی با هم از هم طلاق خواهید گرفت.
بهعنوان یک زوج درمانگر، اگر زوجی که دارای فرزند هستند بخواهند طلاق بگیرند، به آنها هشدار میدهم که باید در این رابطه احتیاط کنند. من به آنها یادآوری می کنم که به احتمال زیاد بدن آنها دیگری را به عنوان دشمن شناخته و همین مطلب، ضربان قلبشان را زمانهایی که نزدیک یکدیگر هستند تا بیش از 100 ضربان در دقیقه افزایش میدهد. برای بسیاری، این واکنش فیزیولوژیکی در برابر تهدید حتی در در صورت فکر کردن به دیگری نیز رخ خواهد داد. مانند کسانی که پرخوری عصبی دارند، که بدنشان یاد می گیرد که غذا را حتی بدون کوچکترین لمس انگشت بالا بیاورند، سیستم عصبی ما نیز در هنگام طلاق یاد میگیرد که چگونه دیگری را بیرون بیاندازد.
گرچه این هشدارهای بیولوژیکی میتواند به خوبی شما را برای جنگ آماده کند، اما هزینههایی نیز در بردارد. تحریک فیزیولوژیکی منتشر (DPA) مخلوطی از پاسخهای استرس بدنی است. علاوه بر افزایش ضربان قلب، (DPA) با افزایش هورمونهای استرس مشخص میشود که نتیجه آن عدم توانایی در تفکر، برقراری ارتباط یا شنیدن واضح است.
اصلا جای تعجب نیست که در زمان طلاق شما با آسیبهای روانی، فیزیولوژیکی و عاطفی دست و پنجه نرم می کنید. همه این اتفاقات در حالی رخ می دهند که به طور همزمان از شما خواسته میشود تا تصمیمات جدی در رابطه با مواردی از جمله تک والد بودن، در آمد داشتن، فروش خانه و یا جابجایی، بر باد رفتن آرزوها و مدیریت غم و غصه بگیرید. زندگی شما سریعتر از آنکه فرصت بازسازی داشته باشید عقبگرد میکند، و زمان زیادی باقی مانده تا دانههای بازسازی جوانه بزنند.
با توجه به گفته جان گاتمن، نویسنده کتاب" پرورش هوش هیجانی کودک"، اگر میخواهید بدانید که آیا کودکی در خانه درگیر بحران والدین است ، یک نشانگر قطعی وجود دارد و آن این است که به نظر می رسد که کودکانی که در معرض "خصومت بزرگ زناشویی " قرار دارند نسبت به فرزندان والدینی که ازدواج پایدار دارند، به طور قابل ملاحظهای سطح هورمون های استرس بالاتری دارند.
این مسئله را به یاد داشته باشید وقتی که از کسی که به زودی به همسر گذشته شما تبدیل خواهد شد عصبانی هستید و خطر غلبه خشم بر شما، شما را تهدید میکند، بدن کودک شما مقادیر زیادی از سموم استرس را تولید میکند که توانایی تجزیه آن را ندارد. جالب است بدانید که خانواده شما از طریق سیستم عصبی خانوادگی در لایه های زیرین روان خود هنوز به هم پیوسته هستند و در حقیقت کودکان از طریق واکنشهای بدنی خود فریاد میزنند که "بسه، کافیه"، حتی اگر یک کلمه از میزان ناراحتی خود به شما نگویند.
ولی اگر با دقت گوش کنید آنها قطعا به شما خواهند گفت و آنچه مهم است نحوه پاسخگویی شما به چیزهایی است که فرزندتان با شما به اشتراک می گذارد. مثلا ممکن است قبل از خواب دل درد داشته باشند و یا یک لیست نامعین از ناراحتیهای بدنی که ظاهراً علت مشخصی هم ندارند (و طبیعتا درمان مشخصی هم ندارند)، به شما ارائه دهند.
اگر میخواهید شرایط را بهتر کرده و آنها را خوشحال کنید، با آنها بازی کنید. اگر سنشان بالاتر است، ممکن است از شما سوال بپرسند و حتی اصرار کنند که به عنوان راهی برای کاهش خشم به آنها اعتماد کنید. در این لحظات تشخیص اینکه چه کسی چه کسی را تسلی میدهد میتواند بسیار دشوار باشد. طلاق یعنی تنهایی، و حتی بهترین والدینِ مجرد نیز باید این سختی قابل درک را تجربه میکنند تا در ادامه بتوانند راحتی و آسایش را داشته باشند.
هرچند ممکن است وسوسه شوید که برای تفره رفتن از پاسخ دادن به سئوالات، حواس او را پرت کرده و او را تشویق کنید. ولی به یاد داشته باشید که چنین حرکاتی، اگرچه با نیت خیر انجام میشوند اما اغلب ناشی از ناراحتی ماست وقتی میبینیم که بچههایمان آسیب میبینند. ما قصد داریم که حال آن را بهتر کنیم –به آنها تسلی بدهیم. طبیعی است که بخواهید یک چسب زخم بر روی "زخم قرار دهید. ولی متأسفانه، زخم طلاق بزرگتر از آن است که با یک چسب زخم، پانسمان شود.
در عوض، تلاش کنید تا در جهت آنچه که گاتمن آن را مربیگری احساسات مینامدحرکت کنید. برای مربیگری احساسات، لازم است تا شما نسبت به احساسات فرزندانتان آگاهی بیشتری داشته باشید. به زبان بدن، لحن صدا و چشمان آنها توجه کنید. حدس بزنید که آنها ممکن است با اعمال و حرکات خود چه چیزهایی بگویند (یا نگویند).
برای دسترسی به احساسات آنها کنجکاو بوده و از فرافکن کردن احساسات و افکار خود بر روی احساسات و افکار آنها دوری کنید. در چنین شرایطی بیش از آنچه صحبت میکنید به حرفهای آنها گوش دهید، بیش از آنچه سعی در اصلاح احساسات آنها داشته باشید، به احساساتشان اعتبار دهید. اجازه دهید درک کنند که شما دقیقا میبینید آنها با احساساتشان درحال تقلا بوده و به آنها کمک کنید تا این احساسات و چالشی که با آن دارند را نامگذاری کنند- آنها را به استفاده از کلمات تشویق کنید.
مربیگری احساسات میتواند درد مرموز شکم یا احساس ناراحتی را به موقعیتی آموزشی برای تبدیل تهدید به فرصت و یا به عبارتی آنچه او دیده و احساس کرده به راحتی و آسودگی تبدیل کرد. همچنین به آنها این امکان را میدهد که بینش بیشتری در مورد تجربیات درونی خود داشته باشند، تا بتوانند بین دردی که در شکمشان احساس میکنند و درد قلبشان ارتباطی منطقی بیابند.
دل آزردگی در طلاق مانند هوا غیر قابل اجتناب و ضروری است. پرورش توانایی نفس کشیدن در طی آن و سوگواری، آخرین و اولین مرحله پایان دادن به یک داستان (زندگی شما به عنوان خانوادهای که بودید) و شروع مرحله بعدی (زندگی شما به عنوان خانواده ای که در حال تبدیل شدن به آن هستید) است.
شما در حال بستن یک فصل مهم از زندگی خود و همزمان در حال آغاز فصل جدیدی از زندگی خود هستید. همچنین شواهد قانع کنندهای وجود دارند که نشان میدهد روایت شما، صحبتهای شما، و چگونگی زندگی شما با این داستان، تاثیر عمیقی بر بزرگسالی کودک شما خواهد داشت. این که چگونه به خاطرات، گذشته و روشهایی که اکنون شما را شکل دادهاست، معنی میبخشید و پاسخهایی که شما به این دسته سوالات اساسی میدهید، این قابلیت را دارند که همان میراث دردناکی که روزهای ابتدایی شما را نابود کرده است را به فرزندانتان منتقل کنید (یا منتقل نکنید).
دانیل سیگل، نویسنده کتاب کودک کامل-مغز و فرزندپروری از درون به بیرون، میگوید که بهترین پیشبین دلبستگی ایمن در کودک، اتفاقاتی که در کودکی برای والدین آنها رخ داده نیست، بلکه برداشت آنها از تجربیات کودکیشان است. من می خواهم پا را فراتر از این گذاشته و بگویم، این که ما چگونه به عنوان والدین به تجربیات قابل توجه دوران مختلف زندگی خود اعم از کودکی یا بزرگسالی معنا میبخشیم،{شیوه معنا سازی تجربیات ما} توانایی شکل دادن دنیای بزرگسالی کودکان ما و به همینترتیب نوههایمان و الی آخر را دارد.
قصه شکستِ شما در ازدواجتان تکامل پیدا میکند، و زمانی که شروع به درک این نکته که شما هم در شکست خوردن این رابطه نقشی بر عهده داشتهاید بکنید، مهم است که خود را نه قربانی و نه آزارگر و متهم اصلی ببینید. به همین ترتیب (گرچه میتواند سخت باشد) سعی کنید که با دیدگاهی دلسوزانه و باگذشت به همسر سابق خود نگاه کنید. هر چه باشد، بیشتر آدمها با آرزوی خاموش شدن شعله عشق ازدواج نمیکنند و تعداد کمی از ما با آرزوی از هم پاشیدگی خانواده صاحب نوزادی میشویم.
از بین بردن خانواده آن هم زمانی که بچههایی در این کشمکش درگیر هستند شبیه این است که استخوانهایی را که در بدنتان در حال بزرگتر شدن و رشد هستند را از بدنتان بیرون بکشند. تمایل به روایت کردن داستان جداییتان از یک موضع توانمندانه هرگونه تعاملی با فرزندتان را از یک حالت روزمره و خستهکنندهی عادی به یک مراسم و مناسک گذار تبدیل میکند.
اینجا جایی است که طلاق مهمترین دستاورد خود را ارائه میدهد – پنجرهای از جنس زمانی که ستارگان به گونهای همسو میشوند که شما فرصتی برای تغییر آینده داشته باشید.
تصویری بیافرینید که نشان دهنده نقشهای کلی از جایی که بودهاید، جایی که رسیدهاید و جایی که میخواهید در روزها و سالهای آینده برسید، باشد. آنچه شما میافرینید اطلسی است که نه تنها به عنوان سنگ بنا یا معیار برای شما، بلکه به عنوان یک چراغ راهنما برای فرزندان شما عمل خواهد کرد.
داستان شما به داستان آنها تبدیل خواهد شد، بنابراین داستانی شایسته و خوب بنویسید.
[کپی برداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت انتخاب بهتر” ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود]