یک درمانگر برای ساختنِ اعتماد در رابطه‌ی شما هفت راه را با شما به اشتراک می‌گذارد.

مائورا، 47 ساله، و کوین، 49 ساله، در اولین جلسه مشاوره زوج درمانی خود در دو انتهای مبل نشسته‌اند. وقتی از آنها درمورد برخی از چالش‌هایی که درطول زندگی مشترک چهار‌ساله خود، با آن روبرو بودند می‌پرسم، مائورا با صحبت درباره اینکه چرا خواسته که مرا ببیند شروع می‌کند.

" کوین به من بی محلی می‌کند و من احساس می‌کنم او عصبانی است. از وقتی که فهمید من درطول سال گذشته 5000دلار از کارت‌های اعتباری او خرج کرده‌ام، به نظر می‌رسد که نتوانسته بر خشمش نسبت به من غلبه کند. بعضی اوقات، درباره خریدهایی که برای شغل جدیدم می‌کردم به او می‌گفتم. در دیگر مواقع، نگران بودم که تصور کند من بی‌فکرم. من هیچ وقت خودم را فردی متقلب و دروغگو نمی‌دیدم تا وقتی که کوین صورت ‌حساب کارت اعتباریش را دید و خیلی ناراحت شد." 

خیلی از زوج‌هایی که من درحرفه خود با آنها کار می‌کنم، مانند مائورا و کوین، هنگام مواجهه با چالش‌های روزمره، نسبت به هم احساس بی‌اعتمادی می‌کنند. درکتاب علم اعتماد کردن، دکتر جان گاتمن پیش نیازهای همه روابط، به ویژه در مراحل اولیه را بررسی می‌کند. او می‌نویسد: "همانطور که خواهیم دید، بیشتر این موضوعات مربوط به اعتماد است."

اعتماد، یک وجه اساسی صمیمیت است​

مائورا می‌داند که حساسیت‌های عاطفی‌اش از یک طرف کار را برای باز کردن سر صحبت با کوین سخت می‌کند و از طرف دیگر باعث می‌شود تا ترس از صدمه دیدن یا طرد‌شدن از سمت او افزایش پیدا کند. او به سختی تلاش می‌کند تا در مورد امور مالی با کوین شفاف باشد اما برای انجام این کار فقط دست و پا می‌زند چراکه در رابطه با او احساس امنیت نمی‌کند. مائورا پس از پشت سر گذاشتن یک طلاق بسیار دشوار، مشکل اعتماد کردن داشته و از ترس اینکه نکند کوین را از دست بدهد، احساس می‌کند "بر روی پوست تخم مرغ " حرکت می‌کند.

در کتاب محکم در آغوشم بگیر، دکتر سو جانسون توضیح می‌دهد که با آسیب‌پذیر بودن، می‌توانید سطحی از امنیت روانی را در کنار همسر خود به وجود آورید. این روش، روش اصلی برای تقویت پیوند زناشویی و زنده نگه‌داشتن عشق است. از طریق آسیب‌پذیری، شما می‌توانید مجددا دلبستگی عاطفی ایمن را به وجود آورده و صمیمیت را در ازدواج خود حفظ کنید. برنی بروان همچنین در گفتگوی محبوب تد خود با عنوان "قدرت آسیب پذیری" ازاین ایده دفاع می‌کند.

اگرچه مائورا اعتقاد ندارد که در شغل جدید خود ولخرجی کرده‌است، ولی او فهمید که پنهان کردن اطلاعات مالی باعث ایجاد بی‌اعتمادی و آسیب رساندن به ازدواج او می‌شود.

جانسون توضیح می‌دهد وقتی که یک تغییر ناگهانی در لحن احساسی مکالمه ایجاد می‌شود، می‌توانید بگویید که به یکی از "نقاط خنثی" خود رسیده‌اید. او می‌نویسد، "شما و عشقتان در حالیکه لحظه‌ای قبل با هم شوخی می‌کردید، اما الان یکی از شما ناراحت یا عصبانی است، یا برعکس، منزوی یا سرد است. تعادل شما به‌هم می‌ریزد. این وضعیت دقیقا شبیه این است که بازی کاملا عوض شده و هیچ کس به شما چیزی نگفته ‌است. طرف آزرده ‌شده در حال ارسال علامت‌های جدید است و دیگری تلاش می‌کند تا این تغییر را درک کند. "

کوین می‌گوید: "  من هیچ‌وقت دوست ندارم درباره‌ مسائل صحبت کنم، اما این به آن معنی نیست که مائورا را دوست ندارم. او احساس ناامنی می‌کند و دائم از من می‌خواهد که به او اطمینان دهم پیش او می‌مانم و لازم است او بداند که من مانند همسر سابقش نمی‌خواهم او را ترک کنم.  وقتی اوبدگمان می‌شود، صدایش تغییر می‌کند و اغلب تهدید می‌کند که مرا ترک خواهد‌کرد.

مائورا متفکرانه پاسخ می‌دهد: " وقتی مخالف هم هستیم، همه چیزهمیشه به آسانی و راحتی پیش نمی‌رود. وقتی با یکدیگر بر سر موضوعی تعارض داریم، کوین معمولاً در مورد آن نمی‌خواهد صحبت کند. مشکل من این است که همسر سابقم هم به من بی‌محلی کرد و بعد از ارسال متنی مبنی بر اینکه خواهان طلاق است، من را ترک کرد. وقتی کوین در افکارخود فرو‌می‌رود، احساس طرد‌شدگی می‌کنم،اما دارم یاد می‌گیرم که افکار قدیمی ام را رها کنم و به او فضا بدهم."

حالا ازاینجا به بعد باید چه کنند؟

یادگیری اعتماد به همدیگر

یکی از سخت‌ترین کارها در مورد اعتماد به دیگری، آموختن اعتماد به نفس داشتن در مورد قضاوت‌های خود است. اعتماد معنایی فراتراز پیدا کردن نشانه‌های بی‌وفایی در همسرتان دارد. معنای واقعی اعتماد ایمان داشتن به این است که آنها برای شما در اعماق وجودشان بهترین‌ها را برای شما می‌خواهند.

هر فرد با تمایل به اعتماد به دیگران متولد می‌شود اما از طریق تجربیات زندگی، ممکن است برای محافظت کردن از خود، کمتر به دیگران اعتماد کنید.عاشق شدن و ازدواج کردن می‌تواند هم‌زمان نیروبخش و ترسناک باشد. ناتوانی دراعتماد به شریک جدید، ممکن است به شکل‌های مختلفی خود را نشان دهد، از احساس پنهان‌کاری یا فریب‌کاری، تا شک به وفای‌عهد و غیرقابل اتکا بودن طرف مقابل.

لحظه‌ای این موضوع را در نظربگیرید: شریک زندگی شما به تنهایی مسئول ایجاد حس بی‌اعتمادی نیست. در بیشتر موارد، شما هم به یک اندازه در ایجاد فضای ایمن و سالم در رابطه خود مسئول هستید. برای شروع روند غلبه بر بی‌اعتمادی، از خود بپرسید:

• چه داستانی برای خودم تعریف می‌کنم؟
• آیا ترس از دست دادن و طرد‌شدن، چگونگی نگرش من را تحت تأثیر قرار داده و باعث شده تا من نسبت به اقدامات شریک زندگی خود بیش از حد واکنش نشان دهم؟
• آیا بی‌اعتمادی من از چیزی که در واقع در زمان حال اتفاق می‌افتد ناشی می‌شود، یا مربوط به گذشته من است؟
• آیا وقتی از خودم درباره‌ی آنچه نیاز دارم می‌پرسم، احساس راحتی می‌کنم و به خود اجازه می‌دهم آسیب‌پذیر باشم؟
• آیا من در تعامل با شریک زندگی‌ا‌م بهترینِ خودم هستم؟
• آیا به خودم عشق می‌ورزم و به خودم اجازه می‌دهم که مورد عشق و احترام قرار‌ بگیرم؟

بسیاری از روابط با پیشگویی‌هایی خود تحقق بخش خودمان خراب می‌شوند. اگر اعتقاد دارید شریک زندگی‌تان به شما صدمه می‌زند، می‌توانید به صورت ناهشیاراین صدمات را وارد رابطه خود کنید. اما اگر یاد بگیرید روز به روز با این دیدگاه به شریک زندگی‌تان نگاه کنید که شما را دوست دارد و بهترین‌ها را برای شما می‌خواهد، می‌توانید از حس اعتماد در زندگی مشترکتان لذت ببرید.

در ادامه با هفت روش که به شیوه‌ای پویا می‌توانید در روابطتان اعتماد را به وجود آورید آشنا می‌شوید.

احساسات خود را تایید کرده و به تدریج تمرین کنید تا آسیب‌پذیر باشید؛ با گشوده بودن در مقابل شریک زندگی‌تان، اعتماد به نفس به وجود بیاورید. قبل از پرداختن به مسائل بزرگتر مانند تربیت بچه‌ها یا مسائل مالی، بهتراست در مورد مسائل جزئی  مانند زمان‌بندی‌ها یا وعده‌های غذایی با یکدیگر بحث کنید.

صادق باشید و در مورد مسائل کلیدی در روابط خود گفتگو کنید؛ مطمئن باشید که در مورد مسائل مالی، گذشته‌تان و نگرانی‌های خود از اعضای خانواده، همکاران یا فرزندانتان صادق هستید. مسائل مهم را پنهان نکنید زیرا این امر می‌تواند منجر به دلخوری می‌شود.

افکار نابجا را به چالش بکشید؛ از خود بپرسید: آیا عدم اعتماد من به دلیل رفتار همسرم است یا ناامنی‌های خودم، یا هر دو؟  از مسائل حل نشده در روابط گذشته خود آگاه باشید که ممکن است باعث آغاز بی‌اعتمادی در زمان حال شود.

 به شهود و غرایز خود اعتماد کنید؛ به ادراک خود اطمینان داشته‌باشید و به علائم خطرتوجه کنید. آسیب‌پذیر باشید و در صورتی که احساس بی‌اعتمادی کردید از طرف مقابلتان بخواهید تا به شما اطمینان دهد.

فرض کنید شریک زندگی شما نیت‌های خوبی دارد؛ اگر طرف مقابلتان شما را رها کند، ممکن است فقط به دلیل داشتن عدم صلاحیت کافی در یک زمینه باشد- گاهی اوقات آدم‌ها به‌سادگی اشتباه می‌کنند.

داستان را از زبان همسرتان هم بشنوید؛ باور کنید که افراد راستگو در جهان وجود دارند. تا زمانی که دلیل محکمی برای عدم اعتماد به همسرتان ندارید، به او ایمان داشته ‌باشید.

تمرین کنید که پس از هر مشاجره، کفتگوی بهبود رابطه داشته‌ باشید؛ اگر احساس آشفتگی و در‌هم‌شکستگی دارید، استراحت کوتاهی بکنید و زمانی را برای بررسی اینکه چه اتفاقی افتاد، قرار دهید. این کار به هر دوی شما فرصت می‌دهد تا آرام شده و افکار خود را جمع کنید و بتوانید با شریک زندگی خود گفتگوی معنادارتری داشته‌ باشید.

 به گفته دن ویل، نویسنده کتاب  " پس از دعوا"، پس از اختلاف نظری، تمرکز شما باید روی گوش دادن به دیدگاه شریک زندگی‌تان، همکاری، ایجاد صمیمیت و بازسازی امنیت و حسن نیت باشد.

در کتاب علم اعتماد، جان گاتمن توضیح می‌دهد که تمرین هماهنگی عاطفی در زمان‌هایی که در کنار یکدیگر در حال استراحت هستید، می‌تواند به شما کمک کند علیرغم وجود اختلافات، همچنان رابطتتان با یکدیگر برقرار باشد. این به معنای متمایل شدن به سمت دیگری با نشان دادن همدلی، پاسخ مناسب به پیشنهادهایی برای برقراری رابطه، و تدافعی نبودن است.

 پرسیدن سؤالات باز پاسخ از شریک زندگی‌تان نیز راهی عالی برای افزایش صمیمیت عاطفی و ایجاد اعتماد است. اگر سؤالاتی که می‌پرسید فقط به پاسخ بله یا خیر نیاز داشته ‌باشد، راه را برای گفتگویی صمیمانه خواهید بست. به عبارت دیگر، وقت بگذارید و با کلمات به شریک زندگی‌تان عشق بورزید. 

برای داشتن رابطه‌‌ای که در طولانی مدت موفق باشد، باید بتوانید به یکدیگر اعتماد کنید. ساختن اعتماد با یک نفر دیگر، در حقیقت همان لحظات کوتاه رابطه است که به شما امکان این را می‌دهد که احساس امنیت کرده و واقعاً باور داشته ‌باشید که شریک زندگی‌تان در کنار شما حضور دارد. این پایه و اساس رابطه‌ای شاد در درازمدت است.

چگونه می‌توان اعتماد از دست رفته را دوباره ساخت

جان و جولی گاتمن در کتاب جدید خود با نام " هشت قرار: مکالمات اساسی برای یک عمرعاشقی" پیشنهاد می‌کنند که اگر هرگونه تعهدی را نسبت به شریک زندگی‌تان زیر پا گذاشتید، برای اصلاح اوضاع لازم است تا قدم‌هایی بردارید. این قدم‌ها عبارتند از؛ قرار دادن زمانی برای گفتگو، نام‌گذاری روی احساساتی که به دلیل نقض اعتماد تجربه کرده‌اید بدون سرزنش یا انتقاد، گوش دادن به همسرتان بدون قضاوت و توصیف دیدگاه‌ها و بحث در مورد احساسی که هر یک از طرفین در مورد این اتفاق دارند.

سه مرحله پایانی برای بازسازی اعتماد ضروری است، طبق گفته‌های گاتمن در کتاب هشت قرار، هر دو طرف رابطه مشارکت خود در این اتفاق را ارزیابی می‌کنند و خود را مسئول می‌دانند، هردو عذرخواهی می‌کنند و عذر یکدیگر را می‌پذیرند و برنامه‌ای برای جلوگیری از نقض عهد احتمالی ترتیب می‌دهند. 

بخش مهمی از کار من با مائورا و کوین در تسهیل گفتگوهای بین آنها بود که به بازسازی اعتماد و تأیید تعهد آنها به یکدیگر درطول زمان کمک می‌کرد. به طور خاص، آنها طبق مراحل کتاب هشت قرار عمل کردند و سرانجام توانستند به خاطر سهم خود در موضوعاتی که با آن دست و پنجه نرم می‌کردند از یکدیگر عذرخواهی کنند.

به‌عنوان مثال، کوین توانست آسیب‌پذیر باشد و از مائورا نسبت به بی‌محلی‌هایی که باعث تحریک احساس بی اعتمادی و ناامنی در او شده‌ بود عذرخواهی کند.  به جای اینکه به او بگوید "خیلی محتاج هستی"، بیش از پیش شروع به پاسخگویی به پیشنهادات او برای ایجاد رابطه کرد. خوشبختانه، مائورا از کوین به دلیل خیانت مالی در رابطه با مخارج کسب و کار جدیدش عذرخواهی صمیمانه‌ای کرد و قول داد در آینده که به طور کامل قضیه را شفاف‌سازی کند.
مائورا این‌طور می‌گوید: " غیر منتظره بود که کوین حاضر شد داستان را از زبان من گوش دهد، و مرا سرزنش نکند. من اشتباه کردم و دوست داشتم که مسئولیت رفتارم را به عهده بگیرم اما او نه قضیه را پیچیده‌ترکرد و نه احساس بدتری در من ایجاد کرد. احساس می‌کنم حالا که من عذرخواهی کردم و قول دادم که با کوین شفاف‌تر باشم، می‌توانیم از اول شروع کنیم. می‌دانم که خیلی خوش شانس هستم که او مرا بخشیده‌است."

شما این قدرت را دارید که از موانعی که بی‌اعتمادی درروابط شما ایجاد کرده، خلاص شوید و صمیمیتی که لیاقت آن را دارید، ایجاد کنید.

[کپی برداری و نقل تمام یا قسمتی از این مطلب به هر شکل (از جمله برای همه نشریه ها، وبلاگ ها و سایت های اینترنتی) بدون ذکر دقیق کلمات “منبع: سایت انتخاب بهتر” ممنوع است و شامل پیگیرد قضایی می شود]